من یک دهه از عمرم را، به بهانه تحصیل و در جستوجوی شگردهای نمایشنامهنویسی پست مدرن، صرف نمایشنامهها، رمانها و نوشتههای نظری و نقادانه میشل ویناور کردم و از این امر خشنودم.
در ابتدا خیال میکردم ویناور نمایشنامههای تکهتکهاش را به گونهای مصنوعی خلق میکند؛ یعنی یک بار آنها را از ابتدا تا انتها به شکل خطی مینویسد و بعد میبرد و قطعات بریده را با نظمی دیگر کنار هم میچسباند و در این امر نوعی شیفتگی فرمگرایانه میدیدم. اما کمکم درک کردم که روش او در نگارش هرگز مکانیکی نبوده و همه این نوشتههای تکهچینانه از بصیرتی دقیق و آیندهنگری تحولات زمانه حاصل شده است.
از میشل ویناور و آثارش بسیار آموختم و کمترین دینم به او این است که این نمایشنامهنویس پیشرو و نوآور را به خواننده فارسیزبان معرفی کنم. سرچشمهها، عناصر و تأثیرات سبک خاص میشل ویناور را، که در حقیقت حاصل پژوهش دوره دکتریام است، در کتابی مستقل معرفی خواهم کرد. اما مجموعه حاضر تکنگاری درونمایهای غنی، یعنی درونمایه جنگ (البته در معنای وسیع کلمه یعنی هرگونه نزاع و کشمکش فردی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و...) در آثار اوست.
کتاب دو مقاله پژوهشی و دو نمایشنامه کوتاه را شامل میشود. هر دو مقاله، پیشتر در همایش پژوهشی دفاع مقدس ارائه شدهاند. مقاله نخست، تحت عنوان «میشل ویناور، درامپرداز جنگ» در یک نمای باز، تمامی آثار ویناور را در برمیگیرد و به درونمایه جنگ نگاهی گسترده دارد، مقاله دوم، تحت عنوان «جنگ در روایتی تکهچینانه» همین موضوع را در نمایی بستهتر در یکی از نمایشنامههای ویناور بررسی میکند. در بخش دوم نیز ترجمه دو اثر نمایشی کوتاه از نویسنده، یعنی «همسراییهای آنتیگونه» و «۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱» ارائه شده است.