نمیدانم چرا به جز اخبار جنگ و درگیری و کشتار، اخبار دیگری در رادیوی پدرم پخش نمیشد. تنها یک کلمه روی زبانش بود
«شمال»... آخر، پدرم اهل یک شمال بود که دلش در شمال دیگری بود و خانهاش هم در یک شمال دیگر. علاوه بر این، خانۀ ما هم در شمال عاموده بود. روزی در مورد این شمالها از پدرم پرسیدم. انگار روی زخمش نمک پاشیده باشم با چشمانی پر از غم به من نگاه کرد و گفت : - من فقط از این پشیمانم که چرا نام تو را شمال نگذاشتم، آزاد جان!
وقتی یادش آمد که نام گربۀ رَزو، شمال است خندید و ... رمان ۹۹ مهره، داستان زندگی آدمهاییست که انگار در کنار هم تسبیحی را تشکیل دادهاند و آزاد «راوی داستانها » مثل نخی محکم آنها را در کنارهم نگهداشته است. داستان
زندگی شخصیتهای مختلف این رمان ما را وارد دنیایی میکند که خیلی از ما دور نیست؛ در سیارهای دیگر یا کهکشانی دیگر نیست؛ در جایی است که ما هم جزوی از آن هستیم؛ خاورمیانه ...!
--------------------------------------------------------------------------
🔻بیشک ترجمهی آثار ادبی یک زبان به زبانهای دیگر و شناساندن ادبیات زبان مبدا، میتواند به معرفی این زبان کمک شایانی کرده و گامی بلند باشد در جهت شناساندن و غنای بیشتر ادبیات یک قوم و ملت.
🔻حلیم یوسف نویسنده کُرد سوری تا کنون چندین رمان را به رشته تحریر درآورده است.
رمانهای او با ظرافتهای ادبی چنان خواننده را شیفته خود میکنند که خواننده گاهی خود را سرگشته در کوچههای شهرهای اروپا مییابد و گاهی بر روی خرابههای پس از جنگ به همراه شخصیتهای داستان به دنبال جوانیاش میگردد!