چهره‌ام پوشیده بهتر (یادداشت‌های مطبوعاتی) *

Alternate Text
نام کتاب: چهره‌ام پوشیده بهتر (یادداشت‌های مطبوعاتی) *
نوبت چاپ: دوم - ۱۴۰۰ / ۱۳۹۹
نام نویسنده: محمود استادمحمد
نام مترجم:
شابک: 978-600-326-055-9
تیراژ: 1100
تعداد صفحات: 232
دسته: رمان
نام انتشارات: افراز
قیمت: 150000
توضیحات

مروری بر «چهره‌‌ام پوشیده بهتر» نوشته‌ی محمود استادمحمد

آخرین یادگار جنگی نابرابر

 

محمود استادمحمد از آن دست شخصیت‌هایی است که نیازی به معرفی ندارد؛ آخر کیست که نویسنده‌ی «آسید کاظم» و «شب بیست‌و‌یکم» را نشناسد؟ استادمحمد را صدایی است که هنوز و همچنان از گلوی تئاتر ایران به گوش خواهد رسید، گرچه زودتر از آنی جهان را بدرود گفت که در تصور ما می‌گنجید. «چهره‌ام پوشیده بهتر» مجموعه‌ی یادداشت‌های مطبوعاتی استادمحمد است که پس از مرگش به‌همت فرزندش مانا گردآوری و از سوی انتشارات افراز منتشر شد. مانا استادمحمد در مقدمه‌ی کوتاهی که بر این کتاب نوشته، شرحی از چندوچون انتشار آن را به دست داده است: «وقتی فهمید رفتنی است، به تکاپو افتاد. سراسیمه و سرگشته، نگران روزهای اندک پیش رو بود و دریای کارهای ناتمام... از کجا شروع کنم؟ نمایشنامه‌های نیمه‌کاره، طرح‌‌های عقیم‌مانده، ناگفته‌های لاله‌زار. ناگفته‌ها... ناگفته‌ها. اما مگر درد و رنج سرطان امانش می‌داد؟ خوره به جانش افتاده بود و به هیچ صراطی مستقیم نمی‌شد. جنگ نابرابری بود، جنگ محمود استادمحمد با همه تردی و نازک‌دلی‌اش در برابر عفریت حرامزاده‌ی این درد بی‌درمان. به پایان نزدیک می‌شد و خوب می‌دانست مفر و مخرجی در این راه نیست، پس تنها یک امید باقی ماند، چاپ و نشر کتاب پیش رویتان. برایش اسم انتخاب کرد، در مورد طرح روی جلد، ویرایش و صفحه‌بندی با هم حرف زدیم و به انتخاب ناشر رسیدیم. اما نشد آنچه باید می‌شد و این آخرین آرزو را نیز به گور برد.» با این حساب، اگر دیدار با سیمای استادمحمد بیش‌تر در نمایشنامه‌ها و اجراهای تئاتری‌اش دست داده، «چهره‌ام پوشیده بهتر» ما را به تماشای این نمایشنامه‌نویس برجسته‌ی معاصر در یادداشت‌های مطبوعاتی‌اش می‌برد و چهره‌ی انتقادی، نکته‌سنج و حساس به اوضاع و احوال زمانه را به ما نشان می‌دهد. با هم فرازی از یادداشت استادمحمد درباره‌ی فرهاد مهراد را از «چهره‌ام پوشیده بهتر» می‌خوانیم:

 

گفتم نمی‌توانم از فرهاد مهراد بنویسم و این گفته از سر ادا و اطوار نبود. دیگر حوصله‌ی ادا و اطوار هم ندارم و از چه «سکوت عالمانه» بگذریم، نکبتم می‌گیرد. فرهاد مهراد موسیقیدان بود، پیانو و گیتار را خواب می‌نواخت، موسیقی کلاسیک را از رنسانس تا قرن بیستم می‌شناخت ولی در حیطه‌ی موسیقی مدرن، دانشی بسیط، حسی جوشنده و نگاهی بدیع داشت، و البته... خواننده هم بود. ولی من با فرهاد موسیقی‌دان و به‌خصوص فرهاد خواننده ارتباطی نداشتم؛ هرچند که از حدود سال‌های ۴۷-۴۸ تا سال ۶۰ کمتر روز و روزگاری بود که از حال یکدیگر بی‌خبر بمانیم.

 

خرید از اپلیکیشن افراز با ۲۰درصد تخفیف

http://ebook.afrazbook.com

نظرات کاربران در مورد کتاب چهره‌ام پوشیده بهتر (یادداشت‌های مطبوعاتی) *

برای این کتاب هنوز نظری ثبت نشده است
نظر خود را در مورد این کتاب بنویسید