معده وهمی بصری‌ست

Alternate Text
نام کتاب: معده وهمی بصری‌ست
نوبت چاپ: 1
نام نویسنده: مجید یگانه
نام مترجم:
شابک: 1-163-326-600-978
تیراژ: 500
تعداد صفحات: 72
دسته: از حاشیه
نام انتشارات: افراز
قیمت: 33000
توضیحات

در سال‌هایی که بیش‌تر شاعران جوان از هراس این‌که مبادا نوآوری‌هایشان از چارچوب بیرون بزند و سرنوشت نوآوری‌های شاعران دهه‌هفتادی را به خود ببیند، به بازتولید و تکثیر تجربه‌های شعری گذشته روی آورده‌اند، دیدار با شاعری را که همچنان پای امر نو ایستاده و به اشکال مختلف به آن درود می‌فرستد، باید غنیمت شمرد. مجید یگانه در «معده وهمی بصری‌ست» که از سوی انتشارات افراز منتشر شده، نشان می‌دهد دوراهی امر نو و امر متعارف را باید کنار گذاشت، اما نه به‌قصد این‌که خودش را به تصوری ازلی و ابدی از شعر تسلیم کند، بلکه به‌نفع بازکردن زنجیرهایی که دست‌و‌پای امر نو را بسته‌اند و حتی وقتی فرصتِ حضور آن دست می‌دهد، عملاً امکان تجربه‌ی آن را پیشاپیش از بین برده‌اند. در مقابلِ دوگانه‌ی شعر زبان و شعر ساده، یگانه مسیری دیگر را در پیش می‌گیرد. شعرهای او کمابیش غیرمتعارف به‌نظر می‌رسد، اما نه‌ آن‌قدر که امکان دست‌انداختن ِ موقعیت‌های متعارف را به‌کلی از دست داده باشد. با همه‌ی این‌ها مسئله برای یگانه همواره چیزی بیش از تظاهر به نوآوری است. شعر یگانه شعری تا حد امکان منثور و گسسته است و هیچ تلاشی برای رسیدن به حداقلی از فرم در آن دیده نمی‌شود، اما نه از آن روی که همین بی‌فرمی را دستمایه‌ی نوآوری خود قرار داده باشد، بلکه از آن گذشته، او در پی گشودنِ مسیرهای مسدودشده است که زمانی تجربه‌ی زیسته‌ی شاعر از آن مسیرها به شعر سرریز می‌کرد. این‌گونه است که در میانه‌ی شوخی‌ها و شیطنت‌های زبانی و بازی با کلیشه‌های تغزلی در شعرهای یگانه ناگهان احساس می‌کنید پای چیزی به‌مراتب جدی‌تر و در عین حال تکان‌دهنده در میان است که به همین سادگی دیگر نمی‌توانید آن را ندیده بگیرد. با این حساب می‌توان گفت که یگانه شاعری سراپا تجربی است به هر دو معنای آن: هم دست به تجربه‌های بی‌مهابایی در حوزه‌ی شعر می‌زند و به هیچ‌امکانی در این زمینه نه نمی‌گوید و هم می‌کوشد تجربه‌های شعری خود را به تجربه‌های زیسته‌اش گره بزند و بدین ترتیب شعر خود را از فرمالیسمی بی‌روح می‌رهاند. با هم پاره‌ای از یکی از شعرهای او را می‌خوانیم:

«می‌گویند سالکان دنیاهای بی‌انتهایی می‌سازند از یقین‌های

پیچیده. عزیزم من یک مردم یا احساسی از تجربه‌ی ادراک؟

تو می‌گویی که مردها این‌گونه می‌نویسند، ولی بعد به‌سرعت

حرفت را برمی‌داری و می‌بری به دروغی

می‌دانی که از پس قناعت برنیامدن همانا و

طعمه‌ی حقیقت‌شدگی همانا.

من یک روانی‌ام، عاشق تنهایی‌ام.

و پلنگی سوار بر آب و آتش و عمر طولانی درخت را چشیدن»

نظرات کاربران در مورد کتاب معده وهمی بصری‌ست

برای این کتاب هنوز نظری ثبت نشده است
نظر خود را در مورد این کتاب بنویسید