در عمق یکو نیم متری *
نام کتاب:
در عمق یکو نیم متری *
نوبت چاپ:
دوم - ۱۳۹۸
نام نویسنده:
هانیه سلطانپور
نام مترجم:
شابک:
تیراژ:
تعداد صفحات:
200
دسته:
رمان
نام انتشارات:
انتشارات افراز
قیمت:
120000
توضیحات
چاپ دوم «در عمق یک و نیم متری» رمان متفاوت سال به انتخاب جایزه ادبی واو، منتشر شد.
«در عمق یک نیم متری» نوشتهی هانیه سلطانپور رمانی است که در عین اینکه قهرمانش مرد است، مردسالاری و جنبههای مختلف آن را نشان میدهد. قهرمان این داستان تحت سلطه ی مادرش است. اما این سلطه از دل حقارتی قدیمی و پنهان سر درآورده. چندهمسریِ پدر. تاثیر پدر و رفتارهایش را ما بر مادر و پسر مشاهده میکنیم. اما با مرگ پدر، مادر عرصه را برای یکهتازی باز میبیند. و در این میان، باز هم این پسر است که بهنوعی قربانی میشود.
زخمهای روحی که همیشه با او میمانند و رهایش نمیکنند.
او که عاشق دختری شده، کار اداریاش را رها و به هنر و نقاشی روی میآورد.
داستان را میتوان درهمین تغییرها جستوجو کرد. روند تغییر و زندگی پسر جوان.
این رمان بهسبک سیال ذهن نوشته شده است.
عنوان رمان هم از مدفون کردنِ عروسکِ یکی از هووهای مادر، توسط پسر در عمق ۵/۱ متری (ارتفاع قبر) میآید.
برشی از «در عمق یک و نیم متری»
مقابل آینهقدی روی دیوار ایستادم و موزر را روشن کردم. مادر صلوات فرستاد و اسفند دود کرد.
دستهام میلرزید و زیر چشم راستم نبض میزد. روی گونهی چپم زیر یک خال گوشتی، یک هفت کوچک وجود داشت که جای شکستگی استخوان گونهام بود. موزر را خاموش کردم.
پدر از درجهای به درجهی دیگر ترفیع گرفته بود و وقتی به خانه برگشت آنقدر خوشحال بود که ترس برم داشت. یک ترس کهنه که داشت از درون نابود و خوارم میکرد. در اتاقم را قفل کردم. درز در و پنجرهها را با ملافه پوشاندم و فرورفتم زیر کرسی و وقتی چشمهام را باز کردم هوا تاریک بود و داشت برف سختی میبارید. نشستم پای پنجرهی اتاق. روی حوض، لایهی نازکی از یخ بسته بود و ماه روشنایی اندکی را به باغ بخشیده بود. چراغ را روشن کردم. شب سلیسی بود و حتا یک تکه ابر در آسمان وجود نداشت. سکوت همهجا را گرفته بود. آهسته از راهرو گذشتم. در همهی اتاقها به راهرو باز میشد و در اتاق پدر همیشهی خدا نیمهباز بود. نفسم بالا نمیآمد و انگار داشتم از پل صراط میگذشتم و مرگ و زندگیم به مویی بند بود. دستگیرهی در را فشار دادم اما یک آن، در گذر ثانیهای که روی زمان معکوس حرکت میکرد، پدر بیدار شد و زل زد توی چشمهام. گفتم: «من...من...»
بلند شد، کتش را از پشت صندلی برداشت. مادر چسبید به دیوار و چادر کشید روی خودش. پدر کتش را انداخت روی شانههاش. گفت: «تو چرا هنوز نخوابیدی؟» و خلط ته گلوش را کند و تف کرد.
گفتم: «من.» و ساکت شدم. کاسهی سرم منقلی از زغالهای گداختهشده بود که با هر وزشی شعله میکشید.
مادر چادرش را سر کرد و آمد بیرون.
«آبروریزی نکن! نیمهشبی بلوا راه ننداز، چیزی نشده که.»
نظرات کاربران در مورد کتاب در عمق یکو نیم متری *
برای این کتاب هنوز نظری ثبت نشده است
نظر خود را در مورد این کتاب بنویسید
کتابهای مرتبط
راز پنهان
180000 تومان
درآمدی بر نظریهی کنشهای گفتاری
250000 تومان
آخرین انار دنیا
650000 تومان
شنگال، وای بر من!
300000 تومان
جادهی جنون
90000 تومان
فریادِ نی
280000 تومان
گل شوران
80000 تومان
خدعه و عشق *
130000 تومان
خانهی روزانه، خانهی شبانه
120000 تومان
نقشه و قلمرو
280000 تومان
و بعدها کودکی خواهم بود*
84000 تومان
دختران مهتاب
120000 تومان
برج تاریک ۴: جادوگر و گوی شیشهای
480000 تومان
راهنمای عملی داستاننویسی
380000 تومان
زمانی که یک اثر هنری بودم *
480000 تومان