مأموران اعدام*

Alternate Text
نام کتاب: مأموران اعدام*
نوبت چاپ: 1
نام نویسنده: مارتین مک‌دونا
نام مترجم: سروش زاغیان ـ امیر نجفی
شابک:
تیراژ:
تعداد صفحات: 141
دسته: نمايشنامه‌
نام انتشارات: انتشارات افراز
قیمت: 72000
توضیحات

 
 
بامزه‌‌ترین و ظالم‌ترین صدای یک نسل
 
حالا دیگر می‌توان گفت که مارتین مک‌دونا در ایران شخصیتی ناشناخته نیست. علاقه‌مندان به سینما بیش‌تر او را با فیلم ستایش‌شده‌ی «در بروژ» می‌شناسند و تئاتری‌ها هم محال است نویسنده‌ی «مرد بالشی» را که پیش‌تر از سوی انتشارات افراز منتشر شده، به جا می‌آورند. البته خیلی هم عجیب به نظر نمی‌رسد که این نمایشنامه‌نویس، فیلمنامه‌نویس و فیلمساز ایرلندی در کشور ما تا این اندازه با اقبال روبه‌رو شده باشد. هرچه باشد، او در بریتانیا چهره‌ای کاملاً مؤفق از خود به نمایش گذاشته است، نشان به آن که بیش‌تر آثارش با جوایز هنری متعددی روبه‌رو شده است. همین باعث شده که درِ سالن‌های تئاتر همواره به‌روی نمایشنامه‌های او باز باشد. برای این‌که جایگاه هنری آقای مک‌دونا دستتان بیاید، همیشه این نکته را به خاطر بسپارید که وقتی تنها ۲۷سال داشت، نخستین کسی پس از شکسپیر بود که چهار نمایشنامه‌اش به‌طور همزمان در سالن‌های تئاتر لندن روی صحنه رفت. همین موضوع به خودی خود نشان می‌دهد که سروکار ما با چه نمایشنامه‌نویس زبردستی است. «مأموران اعدام» تازه‌ترین نمایشنامه‌ای است که از این نویسنده‌ی ایرلندی در ایران ترجمه و منتشر می‌شود. این نمایشنامه که با ترجمه‌ی سروش زاغیان و امیر نجفی از سوی انتشارات افراز چاپ شده، در سال ۲۰۱۵ نوشته شده و همچون دیگر آثار مک‌دونا جوایز متعددی را نصیب نویسنده‌اش کرده است. جایزه‌ی تئاتر اونینگ استاندارد و جایزه‌ی حلقه‌ی منتقدان تئاتر در سال ۲۰۱۵ و جایزه‌ی لارنس الیویر در سال ۲۰۱۶ از آن جمله‌اند. نام «مأموران اعدام» همچنین در فهرست نامزدهای جایزه‌ی واتس‌آن‌استیج در سال ۲۰۱۶ نیز به چشم می‌خورد. با این حساب عجیب نیست که نویسندگان مطبوعات بریتانیا تعابیر تحسین‌آمیزی را درباره‌ی آن به کار برده باشند. برای نمونه، نویسنده‌ی روزنامه‌ی «ایندیپندنت» می‌نویسد: «رفتار بی‌نقص.... نبوغ معصومانه و تقارن نامتوازن طرح نمایشنامه شگفت‌انگیز است.» و نویسنده‌ی «تایم‌اوت» مک‌دونا را «نماینده‌ی بامزه‌ترین و ظالم‌ترین صدای نسل خود» می‌خواند. «مأموران اعدام» نخستین‌بار در سپتامبر ۲۰۱۵ در تئاتر رویال‌کورت لندن روی صحنه رفت و سپس اجرای آن در دسامبر همان سال به تئاتر ویندهام لندن انتقال یافت. با هم پاره‌ای از این نمایشنامه را می‌خوانیم:
 
🔸آلیس    یادت می‌آد وقتی پنج سالش بود هری...؟
🔹هری    نه، نه. شروع نکن.
🔸آلیس    چی رو شروع نکنم؟
🔹هری    همون «یاده وقتی پنج‌سالش بود» لعنتی، انگار مرده یا همچین چیزی.
🔸آلیس    من نمی‌خواستم...
🔹هری    اون نمرده، حالش خوبه، فقط مثل احمقا رفته یه جا ماتم گرفته، و وقتی برگرده یه کتکی می‌خوره، بیا میخونه رو باز کنیم، باشه؟
🔸آلیس    اوه، نمی‌تونیم یه شب تعطیل باشیم هری؟
🔹هری    البته که نمی‌تونیم. این‌جوری انگار یه مشکلی هست، «تعطیل باشیم». هیچ مشکلی نیست، باشه؟
🔸آلیس    مشکلی هست. من با قلبم حسش می‌کنم.
🔹هری    (سکوت) آره، چیزی که تو حس می‌کنی اسمش اُمیده. چیزی به این جماعت نگو، به‌هرحال نیازی نیست همه از کارامون سر دربیارن، باشه؟
🔸آلیس    (آرام) برام مهم نیست کی می‌دونه.
🔹هری    اوه لجبازی نکن... (آرام) تعجبی نیست که با تو این‌قدر عبوس باراومده.
 
 
🔴 خرید از اپلیکیشن افراز با ۲۰درصد تخفیف

 

نظرات کاربران در مورد کتاب مأموران اعدام*

برای این کتاب هنوز نظری ثبت نشده است
نظر خود را در مورد این کتاب بنویسید