چرخ

Alternate Text
نام کتاب: چرخ
نوبت چاپ: اول - ۱۳۹۸
نام نویسنده: محسن عظیمی
نام مترجم:
شابک:
تیراژ:
تعداد صفحات: 60
دسته: نمايشنامه‌
نام انتشارات: افراز
قیمت: 33000
توضیحات

نویسنده‌ی «چرخ» زندگی خانواده‌ای را ترسیم می‌کند که همه‌ی حرف‌هایشان حکایتگر درد و رنج و شوربختی‌‌ست. نوع دیالوگِ پرسوناژها حاکی از ستمی مضاعف است که شرایط موجود، آن را پدید آورده و به ‌آن‌ها تحمیل نموده است. 
نمایشنامه از مادری شوی‌مرده؛ گرفتار مصائب گوناگون سخن می‌گوید که کوله‌بار مشکلات؛ بیماری، فقر، اجاره‌بها، بی‌مسئولیتی اقوام، چشم‌های دریده و هوسناک بقال سرکوچه، دمار از روزگار این خانواده درآورده است. «چرخ» از مشاغل کاذب با کمترین درآمد و پردردسرترین ریسک‌ها به اندازه‌ی درد «کوزت» سخن می‌گوید. 
این همه تضادها، تبعیض‌ها، حکایتگر بی‌مسنولیتی مسئولین جامعه، اقوام بی‌درد، متشرعین متظاهر که نماد بی‌دینی را بر پیشانی خود حک کرده‌اند؛ موجب شده که نویسنده‌ی «چرخ» شوربختی و سقوط خانواده‌ای _بلکه صدها خانواده دیگر_ را به تصویر بکشد. زن شوی‌مرده که همسر کارمندش را از دست داده وقتی عاملین بی‌توجهی و رهاکردنش را نمی‌یابد رو به آسمان می‌کند و می‌نالد که «دستت درد نکنه خوب آرزوشُ برآورده کردی.» 
نویسنده‌ی «چرخ» از تسلیم شدن هراس دارد. از ماجرای حمید و له شدن کوپن‌ها در میان جوراب‌ها با کفش پاره‌پاره‌اش که وقتی متوجه می‌شود از حمید سوال می‌کند جواب آقا رو چی دادی؟ و حمید با دلشکستگی می‌گوید: «خودم کمربندُ آوردم دادم دست آقا.» نویسنده از زبان محسن می‌گوید: «ماهی سیاه کوچولو خیلی نترس بود.» 
نمایشنامه، طوفانی از دردهای گوناگون را بیان می‌کند. امواج سهمگین این طوفان در پایان، شدت می‌یابد. واقعاً دل آدم کباب می‌شود. نه، جزغاله می‌شود. نه، اگر آدم، آدم باشد حتماً مسخ می‌شود.

نظرات کاربران در مورد کتاب چرخ

برای این کتاب هنوز نظری ثبت نشده است
نظر خود را در مورد این کتاب بنویسید