پیام جمشید مشایخی به مناسبت روز جهانی تئاتر

برای نخستین بار از سال گذشته هفتم فروردین برابر ۲۷ مارس روز جهانی تئاتر روز ملی هنرهای نمایشی در کشورمان اعلام شد .
پیام جمشید مشایخی به مناسبت  روز جهانی تئاتر
هفتم فروردین روز ملی هنرهای نمایشی گرامی باد به گزارش روابط عمومی انتشارات افراز. برای نخستین بار از سال گذشته ۷فروردین برابر با ۲۷ مارس، روز جهانی تئاتر، روز ملی هنرهای نمایشی در کشورمان اعلام شد. انتشارات افراز ضمن تبریک مجدد این اتفاق فرخنده و هم‌زمانی‌اش را با هفتمین روز نوروز، تبریک گفته و به‌همین مناسبت پیام ‎جمشید مشایخی، بازیگر پیشکسوت سینما و تئاتر کشورمان، که دومین پیام رسمی این روز است را به اهالی تئاتر و دوستداران هنر نمایش تقدیم می‌کند: «با سلام» ‎ ‎از من خواستند چند کلمه‌ای به مناسبت روز نمایش بنویسم تا شاید یادگاری برای آن‌ها که تک‌تک سلول‌های تنم با عشق به آن‌ها زنده مانده‌اند، همه آن‌هایی که در طول شصت سال با تماشای ده‌ها و ده‌ها انسانی که زاییده تخیل نویسنده‌ها، کارگردان‌ها و من بازیگر بوده‌اند را به زندگی خود راه دادند و با قدم گذاشتن به دنیای آن‌ها زوایای پنهان و آشکار بشری را تجربه کرده‌اند و من همیشه در آن لحظات غایب بوده‌ام. ‎بله ، من بازیگر همیشه تنها هنرم غیب شدن در صحنه و تبدیل شدن به انسان دیگر بوده است، هربار در هیبتی یا مسلکی یا مسندی. ‎خب، این زندگی همه ما آکتورهاست که هراز چندگاهی در قالبی نو سر کنیم تا بتوانیم زیر و بم غم‌ها، شادی‌ها و آرزوهای بشر خاکی را گاهی همچون غمنامه‌ای که بر صفحه روزگار نقش بسته و گاه همچون مجنونی که با نمایش اشتباهات انسانی خنده می‌گیرد بر روی صحنه زندگی کنیم. ‎گفتم من همیشه غایب بوده‌ام. شاید این شعبده‌بازی بود که در هر غیب شدن یک بار دیگر باید تلنگری به گوشه‌ای از زندگی انسان زده می‌شد تا در خلق‌الساعه‌ای از دنیای ابری‌اش به جهان روشنایی هدایت شود و در آیینه صحنه خود را بیابد. ‎شاید ما نمایشگران لعبتکانی هستیم که نقش‌های فلک لعبت‌باز را این‌جا و آن‌جا زنده می‌کنیم تا در حین غیبت تبدیل به هزار کس و هیچ‌کس شویم. ‎آنچه بر پیشانی هر نمایشگر نوشته شده صادر کردن شناسنامه‌هایی با مهرهای رنگی است که هر رنگ آن حکایت از کاراکتری دارد که یا دوستش می‌داریم یا دوستش نمی‌داریم، آن‌که دوستش داریم در قلبمان جای گرفته و به تلطیف روحمان نشسته و آن‌که مهرش بر جانمان ننشسته همچون مفیستویی در ذهنمان خانه کرده تا هشداری باشد در راه زندگیمان. ‎امروز به همت جوانان پرشور و هنرمندان راستین کشورمان هنر نمایش سربلند،سر از تاریخ این هنر در آورده و آن‌چه را که نسل‌های پیشین کاشته‌اند با پایبندی به فرهنگ ملی و به‌ کارگیری دانش و فنون هنری به خوبی درو می‌کنند و خاک صحنه از تن پیشینیان می‌روبند. ‎آرزو می‌کنم چراغ صحنه‌های نمایش این آب و خاک همیشه روشن باشد و فرزندان این سرزمین در همه زمینه‌های علمی ، فرهنگی و هنری سر افراز باشند. هنر ما هویت ماست و نقش ما در دنیای امروز بازتاب هویت ماست.