درباره رمان"سایه و مرگ تصویر ها"ماهنامه صدبرگ شماره۲۵ آذر ماه ۱۳۹۷

سایه و مرگ تصویر ها اثری از مجموعه سه‌گانه عطا محمد است که دو عنوان دیگرآن باترجمه رضا کریم مجاو ربه زودی در اختیار خوانندگان قرار خواهد گرفت.
درباره رمان"سایه و مرگ تصویر ها"ماهنامه صدبرگ شماره۲۵ آذر ماه ۱۳۹۷
Sh. Niknia: روایت از جایی آغاز می‌شود که پس از چند سال زندگی زناشویی ریبوار و نیان همدیگر را ترک می‌کنند، و ریبوار برای نوشتن یک رمان عازم مادرید می‌شود. بدین‌سان موضوعاتی چون عشق، دوست‌داشتن و ازدواج نیز مورد کندوکاو قرار می‌گیرد و نگاه نویسنده به این مسائل جالب توجه بوده، به ویژه از این منظر که انسان‌ها به تصاویری که از یکدیگر می‌سازند عاشق می‌شوند: «عشق، مبهوت‌شدن در برابر یه تصویره، در حالی که دوست‌داشتن، پذیرفتن تصویره» (ص 137) تصاویری که ممکن است بعدها مخدوش شود:«تصویرهای ما چنان تغییر کرده بود که صحبت کردن از خطا، جایی نداشت، ما به جایی رسیده بودیم که دیگر نمی‌توانستیم تصویرهای همدیگر را تحمل کنیم»(ص88) همچنین در این متن با تقابل‌های دوتایی فراوانی مواجه می‌شویم که اهم آن مساله‌ی «جنسیت» (مذکر/ مونث) و نگاه «قدرت» و «پدرسالارانه» و همچنین نظرگاه «سوبژکتیو»(ذهنی) ما آدم‌ها به این موضوعات است. ولی از مهم‌ترین موضوعاتی که مطرح می‌شود مساله‌ی زنان و مشکلات آنان در جامعه است. اما پیشینه‌ی این نگاه «پدرسالارانه» و در کنارش «مردسالارانه» به کجا برمی‌گردد؟ چگونه است که اکثرمان به‌طور غیرارادی در ذهن‌مان حتی بدون لحظه‌ای تامل موضع خودمان را نسبت به این موضوع تعیین یا اعلان می‌کنیم؟ این سرعت، موضع و تعاریف حاضر و آماده در ذهن‌مان چگونه شکل می‌گیرد؟ انگار ما در ساختارهایی اسیریم که همان‌ها از زبان‌مان حرف می‌زنند. این تعبیر نظرات «ساختارگرایان» را در ذهن‌مان تداعی می‌کند که می‌گویند ما در ساختار‌های زبانی و متعاقبا فرهنگی‌مان گیر افتاده‌ایم:«به این موضوع می‌اندیشیدم که مرد بودن، یک پدیده‌ی زبان‌شناسی است»(ص47) و شاید هم باید به خیلی پیش‌ترها بازگردیم، یعنی جایی که اسطوره‌ها و کهن‌الگوها در ضمیرمان نهادینه شده است. اما اگر بخواهیم کمی جلوتر بیاییم به «ایدئولوژی» خواهیم رسید و البته «گفتمان‌»هایی(فوکویی) که نظام‌های حاکمه و قدرت به راه انداخته‌اند. ساختار تکه‌تکه و پازل ‌مانند روایتِ ‌رمان‌هایی از سنخ «سایه‌ و مرگ‌ تصویرها» واکنش‌هایی هستند که به تعبیر «ژان فرانسوا لیوتار» نسبت به «‌کلان‌روایت‌«‌ها به دست آمده است. کلان‌روایت‌هایی مانند ادیان، مارکسیسم، علم‌گرایی، کمونیسم...که داعیه‌ی خوشبخت کردن آدم‌ها را داشتند. اما شاید بد نباشد برای توضیح موضع‌های نهادینه شده‌مان به یکی از تعاریف «ایدئولوژی» به مثابه‌ی «آگاهی دروغین» از دیدگاه «مارکس» نیز سری بزنیم، یعنی «آن چیزی که باعث می‌شود ما به یک تفسیر نادرست از جهان برسیم». یادآور می‌شوم نباید کاربرد مارکسیستی ایدئولوژی را با آن‌چه اغلب از این اصطلاح درک می‌کنیم اشتباه بگیریم. «لوئی آلتوسر» فیلسوف مارکسیست در این‌باره می‌گوید:«ایدئولوژی رابطه‌ی خیالی افراد با شرایط واقعی وجودشان را بازنمایی می‌کند»؛ یعنی ایدئولوژی دیدمان را نسبت به شرایط واقعی زندگی‌مان تحریف می‌کند. نظام‌های قدرت و دستگاه‌های سازنده‌ی عقاید طی سالیان ایدئولوژی‌هایی تولید می‌کنند که به مرور درون‌مان نهادینه می‌شود و این همان تعاریف ناخودآگاه‌ و موضع‌های بدون تامل ما نسبت به مسائل و موضوعات را شکل می‌دهد؛ تا جایی که این امر در نگاهی تعدیل یافته به تعبیر «آنتونیو گرامشی» مارکسیست ایتالیایی به «هژمونی» ختم می‌شود. یعنی قدرتِ ایدئولوژی از طریق رضایت خودجوشِ اکثریت مطلق مردم از سلطه‌ی طبقه‌ی حاکم، به زندگی اجتماعی تحمیل می‌گردد. بدین‌سان انسان‌ها گمان می‌برند نسبت به عقایدی که بدان باور دارند آگاه هستند! در حالیکه چنین نیست و در واقع آن‌ها به صورت موجوداتی مسخ شده، در یک دنیای تحریف شده زندگی می‌کنند. به عنوان مثال‌ گاهی اوقات در برخی جوامع، به ویژه جوامع استبدادزده خودِ زنان نسبت به خودشان جبهه گرفته و در یک فرآیند هژمونیک خواستار پایمال شدن حقوق انسانی‌شان هستند؛ و در موارد حادتر، عواقب ایدئولوژی زایش پدیده‌های دهشتناکی چون ولگردان «داعش» است که در رمان نیز نقشی به عهده دارند. «ریبوار» برای نوشتن یک رمان، اما در جست‌و‌جوی «من کیستم؟» به سفر می‌رود، او در قطار با زنی به نام «سنور» آشنا می‌شود، زنی که گویی «آنیما»ی اوست و هنگامی که پیوندی میان‌شان برقرار می‌شود انگار قوس تحول شخصیت ریبوار کامل شده و دوپارگی‌اش خاتمه یافته و حالا زخم‌ها التیامی می‌یابد، اما حادثه‌ی هولناکی در راه است... «سایه‌ها و مرگ تصویرها» اثری است برای چندبار مطالعه و هربار به لذت و نکات تازه‌ای رسیدن؛ این رمان آخرین کتاب چاپ‌ شده‌ی «عطا محمد» بعد از نوشتن سیزده رمان و مجموعه داستان است و اولین اثرش که توسط «رضا کریم‌مجاور» که کارنامه‌ی هنری‌اش مملو از ترجمه‌ی شایسته‌ی آثار ارزشمند و هنرمندانه‌‌ است به زبان فارسی برگردان شده. «سایه و مرگ‌ تصویرها» اثری از مجموعه‌ا‌ی سه‌گانه‌ است که «راهنمای نویسندگان مقتول» و «انار و فرشته‌ی مرگ» نیز به زودی با ترجمه‌ی «رضا کر یم‌مجاور» در اختیار خوانندگان قرار خواهد گرفت. منبع: ماهنامه‌ی صدبرگ، شماره 25 ، آذرماه 1397