سخنرانی اعظم کیان‌افراز در نشست انجمن زنان ناشر. 8 مارس؛ طنین حق‌طلبانه‌ی جهانیِ زنان

متن سخنرانی اعظم کیان‌افراز در نشست انجمن زنان ناشر به‌مناسبت روز جهانی زن
سخنرانی اعظم کیان‌افراز در نشست انجمن زنان ناشر. 8 مارس؛ طنین حق‌طلبانه‌ی جهانیِ زنان

8مارس، روز جهانی زن

اعظم کیان‌افراز

 

ندای وطن: «زنان هم انسان هستند در خلقت آن‌ها کوتاهی نشده...»

 

 بی‌جا نیست اگر ماه مارس را ماه زنان بدانیم؛ اگرچه نام این ماه از سیاره مریخ، نماد نجومی مردان وام گرفته شده است، ولی هیچ‌کس ماه مارس را متعلق به مردان نمی‌داند. اخبار حکایت از این دارد که هر سال در اکثر نقاط جهان، از کلان‌شهرها گرفته تا کوچک‌ترین جوامع روستایی، برنامه‌های ویژه‌ای برای بزرگداشت ۸ مارس برگزار می‌شود و این در حالی است که مراسم جهانی این روز انعکاسی در رسانه‌ها، به‌خصوص در رادیو و تلویزیون ما ندارد. آن‌چه زیر می‌آید، گزارشی است از روند شکل‌گیری این روز و تلاش‌ها و مبارزاتِ برای به‌بار نشستنش. انقلاب صنعتی قرن نوزدهم و جایگزینی ماشین‌آلات به‌جای نیروی کار، بهانه‌ای برای جنبش زنان در اروپا شد. ‏‌کارفرمایانی که در آن زمان مردان بودند و به‌دنبال نیروی کار قانع‌تر و ارزان‌تر که زنان بودند از ناآگاهی زنان نسبت به حقوق و دستمزدشان سو‌استفاده کردند و بدین‌گونه زنان وارد بازار کار شدند. ‏‌رشد و توسعه شهر و شهرنشینی و به‌تبع آن افزایش آگاهی انسان آن عصر از یک‌طرف و استقلال مالی زنان از طرف دیگر سبب شد تا زنان جسارت حضور و اعتراض برای دستیابی به حقوق و آزادی بدیهی‌شان را پیدا کنند. روز ۸ مارس ۱۸۷۵م زنان کارگر کارخانجات نساجی در شهر نیویورک برای بهبود شرایط کارشان  و در اعتراض به پایین بودن سطح دستمزدشان، دست به تظاهرات زدند. این حرکت به درگیری  قهرآمیز با پلیس آمریکا  انجامید و عده‌ای از ز درنان  تظاهرکننده  زخمی  و دستگیر شدند. این مساله باعث شد که  زنان کارگر دیگر هم  کم‌کم به حقوق انسانی خود آگاهی پیدا کنند و سعی کنند که راه  آن‌ها  را ادامه بدهند. حرکت اعتراضی هر سال به  حالت آشکار و یا مخفی در کارخانه‌های مختلف  ادامه پیدا کرد. هشت مارس هر سال زنان کارگر نیویورک و شیکاگو به پاس مبارزات زنان کارگر آلمان در جریان قیام ۱۸۷۵م، به اعتراضات آرام برای کسب حقوق خود مبادرت می‌کردند. این اعتراضات آرام بدون درگیری تا سال ۱۹۰۶ ادامه یافت. تظاهرات ۸ مارس سال ۱۹۰۶مورد تهاجم و یورش پلیس نیویورک قرار گرفت. در آن روز زنان تهیدست، بیوه و جنگ‌زده‌ی کارخانه‌های پوشاک پس از ناهار به سر کار بازنگشتند و با اجتماع در سالن ناهارخوری و پس از شنیدن سخنان دو نفر از نماینده‌هایشان، در گروه‌های به‌هم‌فشرده در اعتراض به 18 ساعت کار طاقت‌فرسا از کارخانه به خیابان‌ها سرازیر شدند. گرچه این تظاهرات به خون کشیده شد و تعداد زیادی اخراج و دستگیر شدند، اما سال بعد در همان روز، بار دیگر زنان کارخانه‌های نساجی و پوشاک نیویورک در سطحی گسترده‌تر به مناسبت بزرگداشت تظاهرات به خون نشسته‌ی سال گذشته، به اعتراضات جدی‌تر همت گماشتند و علاوه بر اعتراض به ساعات کار و بهره‌کشی از کودکان، خواستار حق رای برای زنان شدند. این سال نیز اعتراضات و خواست‌های زنان سرکوب شد. ولی این امر مانع اعتراض زنان در هشت مارس سال‌های آتی نشد. طنین فریاد حق‌طلبانه زنان کارگر و روشنفکر در سراسر اروپا و آمریکا به‌ویژه در 8 مارس، سرانجام باعث شد که یکی از زنان آزادیخواه و مبارز آلمانی به‌نام «کلارا زتکین»؛ در 1910 در کنگره بین‌المللی زنان، پیشنهاد دهد که روز تاریخی 8 مارس با نام «روز جهانی زن» به بزرگداشت مبارزات زنان سراسر جهان اختصاص یابد و همه ساله در چنین روزی مسایل و مشکلات آنان در نشست‌ها و سخنرانی‌ها به بحث و داوری گذاشته شود. پیشنهاد کلارا زتکین پس از یک سال گفت‌وگو و تبادل نظر با نمایندگان زنان کشورهای مختلف، به تصویب رسید و 8 مارس رسماً به‌عنوان «روز جهانی زن» اعلام شد.

نخستین بزرگداشت روز جهانی زنان توسط زنان اروپا، آمریکا و روسیه در محیط‌های کار و سالن‌های عمومی و حتی در منازل شخصی با موفقیت و شور بی‌نظیری انجام شد.  یک میلیون زن کارگر و دیگر اقشار اجتماعی همراه مردانِ خواهان حقوق سیاسی ـ اجتماعی برابر برای همه زنان و مردان شدند. آن‌ها  در ۸ مارس سال ۱۹۱۱ در کشورهای آلمان، دانمارک، سویس  و استرالیا  تظاهراتی برپا کردند و با  جشن  و سخنرانی، خواهان  حق رأی، حق کار و آموزش حرفه‌ای برای زنان شدند. در 8 مارس 1917 زنان آزادیخواه روسی در اعتراض به جنگ و گرسنگی به تظاهرات وسیع و با شکوهی دست زدند که در تاریخ حرکت زنان کم‌سابقه بود، این حرکت تاریخی با پشتیبانی و حمایت یکپارچه کارگران پتروگراد همراه شد و موجی نیرومند و مهارناپذیر به راه انداخت که در نهایت پایه‌های کهنسال حکومت تزار را لرزاند و سرانجام به فروپاشی استبداد تزاری منتهی شد. از آن به بعد همه ساله 8 مارس در سراسر دنیا علنی و گاه غیرعلنی برگزار می‌شود. به ویژه از دهه 1960 بدین سو، این مبارزات با اوج‌گیری موج سوم جنبش زنان، شور و هیجان بیشتری پیدا کرده است. بدین ترتیب در سال ۱۹۷۷، روز هشتم مارس از طرف سازمان بین‌الملل نیز به عنوان روز جهانی زن شناخته شد.

و اما؛ اخبار این تغییرات و جنبش‌ها و اصلاحات اجتماعی اروپا از راه‌های مختلف از روزنامه و مجلات گرفته تا مسافران و تاجران به ایران رسید و نقش زنان در این جنبش‌ها تاثیر خود را بر جنبش زنان در ایران گذاشت. در اواخر سال‌های حکومت قاجار از جنبش‌های جدید فکری که برخاسته از تغیبرات اجتماعی و اقتصادی بودند زمزمه‌های برابری حقوق زنان و مردان شنیده شد و تاثیرش تا آن‌جا بود که دیگر چندهمسری امری زشت به‌حساب می‌آمد. زرین‌تاج، رستمیه، زینب پاشا و بی‌بی‌خانم همسر موسی‌خان میرپنج از نخستین رهبران جنبش زنان به‌شمار می‌آیند.

بی‌بی خانم استرآبادی اولین زنی است که در ایران به تأسیس مدرسه‌ی دخترانه اقدام کرد. او در سال (۱۹۰۷م)سال 1324 قمری، یک‌سال قبل از انقلاب مشروطه، مدرسه‌ی «دوشیزگان» را تأسیس کرد. البته خیلی زود به‌دلیل اعتراضات سنت‌گرایان که اعتقاد داشتند این مدارس را بیگانگان به قصد از بین بردن اخلاق در جامعه راه‌اندازی می‌کنند، مدرسه تعطیل شد. با تمام مخالفت‌ها زنان با حمایت دولت کار خودشان را کردند. حتی برای تصویب قانون آموزش دختران مجلس را تحت فشار قرار دادند و دوباره بی‌بی‌خانم با بهتر شدن شرایط آن را تأسیس کرد. او همچنین کتابی به‌نام معایب‌الرجال را که یکی از اولین متون فمینیستی در ایران محسوب می‌شود، در سال 1313 قمری به نگارش درآورد. «ترقی بنات»، «ناموس»، «دوره‌المعالی» و «تربیت نسوان» مدارسی بودند که توسط ماهرخ گوهرشناس، طوبی آزموده، دوره‌المعالی و ماه‌سلطان امیرصحی تاسیس شدند.

ماه‌سلطان امیرصحی در سال 1252 ش. متولد شد. او از اولین اعضای «جمعیت زنان مشروطه‌طلب» تهران بود و مدرسه‌ی «تربیت نسوان» را که بنیان گذاشت چندین بار تابلوی مدرسه توسط مخالفان سنگسار شد. او در تظاهرات «انجمن مخدرات وطن» که یکی از اولین انجمن‌های زنانه در ایران است پرچم «یامرگ یا استقلال» را به دوش می‌کشید.

گسترش آموزش زنان و انتشار مقالاتی از زنان نخبه و روشنفکر ایرانی در روزنامه‌های خارجی تازه رواج پیداکرده و چاپ‌شده در ایران چون ثریا، اختر، قانون، حبل‌المتین، پرورش و... آغاز راهی برای جنبش زنان در ایران شد. هفتاد سال پیش، در سال ۱۳۲۷ ندای وطن می‌نویسد:«زنان هم انسان هستند در خلقت آن‌ها کوتاهی نشده، آن‌ها چیزی کم ندارند و هیچ تفاوتی بین زن و مرد وجود ندارد». یا قانون نوشت: «بیداری بخت ایران به‌دلیل این واقعیت است که زنان سریع‌تر از مردان انسانیت را می‌شناسند.»

اولین صاحب امتیاز مجله‌ای زنانه به نام «دانش» دکتر کحال است که خود نخستین چشم پزشک زن ایران نیز بود، او مجله‌ی دانش را در سال 1328 ق. به‌طور هفتگی منتشر می‌کرد. مجله‌ی دانش بیشتر به موضوعات تربیتی می‌پرداخت.

قدیسه حجازی در سال 1297 به دنیا آمد. او در رشته‌ی حقوق از دانشگاه تهران فارغ‌التحصیل شد و برای اولین بار در سال 1344 به‌عنوان وکیل در محکمه‌ای به دفاع از یک متهم پرداخت.

وارتو تریان از اولین زنانی است که روی صحنه رفت و در نمایشنامه‌های اجتماعی و سیاسی بازی کرد.او توانست شعرخوانی را در مجامع عمومی دوباره زنده کند و اولین زنی بود که اشعار فارسی را دکلمه کرد. به‌خاطر فعالیت‌های هنری نقادانه‌ی او شوهرش که افسر ارتش بود بارها مورد بازخواست قرار گرفت. او گاهی با نام مستعار لاله در نمایش‌ها شرکت می‌کرد.

زمانی که عبدالحسین سپنتا خواست فیلم «دختر لر»؛ اولین فیلم ناطق ایرانی را بسازد، هیچ بانوی ایرانی جرأت بازیگری در نقش «دختر لر» را نداشت. تا این‌که سرانجام «روح‌انگیز سامی‌نژاد» همسر راننده‌ی سفارت ایران در هندوستان جرات کرد و جلوی دوربین قرار گرفت. وقتی فیلم ساخته شد تازه مصیبت‌های روح‌انگیز شروع شد. شوهرش او را طلاق داد و گفت: «زنی که مُلکی روی و مویش دیده باشند به کار من نمی‌آید.» پدرش نیز او را نپذیرفت و روح‌انگیز پشیمان و دلشکسته به ایران بازگشت. او به دلیل بازی و ظاهر شدن بدون حجاب در سینما مورد انتقاد شدید خانواده‌اش قرار گرفت و مجبور شد روزهای سختی را پشت سر بگذارد. او در سال ۱۳۴۹ در مستند «سینمای ایران از مشروطه تا سپنتا» بخشی از این مصائب را شرح داد و گفت که همه جا همراه با محافظ می‌رفته تا مبادا مردم به او سنگ پرتاب کنند و به تلخی گریست.‌ او پس از سه ازدواج ناموفق درحالی‌که فرزندی نداشت سی سال آخر عمر را به تنهایی زندگی کرد و زمانی که درگذشت بسیاری تصور می‌کردند او سال‌ها پیش از آن درگذشته است. چراکه تنهایی و بی‌پناهی او را به یک بنگاه خیریه کشانیده بود و بعد از مدتی در روستایی از حوالی بجنورد به آموزش کودکان پرداخت.و زمان متوقف نمی‌شود. این‌ها تنها بخش کوچکی از فعالیت‌های زنان برابرخواه طی دهه‌های گذشته بوده و از یاد نمی‌بریم با تلاش و مبارزه مستمر آن‌هاست که ما امروز این‌جا گرد هم آمده‌ایم، گرچه هنوز راه‌های نرفته بسیاری پیش روی ما مانده‌ است چراکه اوضاع برای ما زنان با صدسال پیش هم چندان فرقی نکرده و هنوز ما زنان از بسیاری حقوق طبیعی و بدیهی‌مان چون حق حضانت فرزند، ارث، طلاق، خروج از کشورو... محروم‌ایم، این را اضافه کنید به آخرین آمارها که ۶۶درصد زنان ایرانی، در زندگی مشترکشان، حداقل یکبار مورد یکی از خشونت‏‌های زبانی، روانی، فیزیکی، حقوقی، جنسی، اقتصادی، فکری و آموزشی و مخاطرات خشونت قرار گرفته‌اند. اما فراموش نکنیم تنها حدود 110 سال از تعطیلی نخستین مدرسه دخترانه که به چه دشواری آغاز شده بود می‌گذرد و تازه امروز دختران و زنان ایرانی با اکثریتی بیش از مردان راه خود را به مراکز آموزش عالی کشور باز کرده‌اند.

 

اعظم کیان‌افراز

نویسنده و مدیر انتشارات افراز

و عضو هیات مدیره و سخنگوی انجمن صنفی زنان ناشر

 

لینک خبر: https://bit.ly/2EWB1cC