یادداشت اعظم کیان‌افراز در شماره‌ی امروز روزنامه‌ی شرق؛ «دو سیاستمدار هنرمند»

به‌بهانه‌ی هشتادمین سال تاسیس «هنرستان هنرپیشگی» و «تماشاخانه تهران» و با یادی از سیدعلی نصر و احمد دهقان، دو سیاستمدار هنرمند/ یادداشتی از اعظم کیان‌افراز منتشر شده در روزنامه‌ی شرق
یادداشت اعظم کیان‌افراز  در شماره‌ی امروز روزنامه‌ی شرق؛  «دو سیاستمدار هنرمند»

 

به‌بهانه‌ی هشتادمین سال تاسیس «هنرستان هنرپیشگی» و «تماشاخانه تهران» و با یادی از سیدعلی نصر و احمد دهقان، دو سیاستمدار هنرمند

اعظم کیان‌افراز

نویسنده، پژوهشگر و مدیر انتشارات افراز 

 

مهم‌ترین خدمت سید‌علی‌خان نصر -از بنیان‌گذاران تئاتر نوین ایران- تاسیس هنرستان هنرپیشگی، سی سال پس از تعطیلی تکیه دولت، در نخستین روزهای سال ۱۳۱۸، و تاسیس تماشاخانه‌ی تهران در اواخر سال ۱۳۱۹ بود. نخستین تماشاخانه‌ی دائمی ایران که اد‌اره‌ا‌ش در ابتدا با خودش بود بعد به احمد دهقان، سردبیر تهران مصور سپرد. پیش از آن با تلاش و ریاست نصر در سال ۱۳۱۷، کمیسیون نمایش در کنار دیگر کمیسیون‌های سازمان تازه‌تاسیس پرورش ‌افکار متشکل از اعضایی چون، محمود بهرامی (منشی‌باشی)، حبیب‌الله شهردار (مشیر همايون)، دکتر مهدی نامدار، علی دريابیگی، عبدالحسین نوشین، عنايت‌الله شیبانی، احمد دهقان، رفیع حالتی، فضل‌الله بایگان، شروع به کار ‌کرد و برای نخستین بار هنر تئاتر از جانب دولتمردان به‌رسمیت شناخته شد. درواقع ایده‌ی اصلی نصر این بود که با تاسیس هنرستان هنرپیشگی بتواند هنرمندانی برای تماشاخانه‌ی تهران تربیت کند تا این تئاتر مستقل و خودکفا که پیش از آن با نام‌هایی چون تئاتر باقراف و سالن تئاتر گراند هتل کم‌وبیش تئاتر اجرا می‌کرد، بتواند به کار خود ادامه دهد و هنر تئاتر را رسمیت بخشد که موفق هم بود. دوره‌ي اول هنرستان هنرپيشگي با چهل دانشجو به مدت يك سال برگزار شد و در خرداد۱۳۱۹شمسي پايان يافت و دوره‌ی دوم دو سال برگزار شد كه در آن دوره، تاريخ لباس، تزيينات، آرايش، رخ‌سازي، رقص‌هاي سالن، باله، ادبيات، روانشناسی و فن بيان تدريس مي‌شد و هشت نفر از دانشجويانش خانم بودند.

برنامه‌های درسی مدرسه كه سعی می‌شد در حد برنامه‌های هنرستان‌های اروپا باشد، توسط دکتر مهدی نامدار تنظیم می‌شد. از نخستین استادان تئاتری که در این هنرستان درس می‌دادند می‌توان به‌نام‌هایی چون: ايران دفتری، خانم سپاهی، سیدعلی نصر، دکتر مهدی نامدار، مطیع‌الدوله حجازی، محمود بهرامی، عنايت‌الله شیبانی، فضل‌الله بايگان، سیدمهدی نصر، جوانشیر، جواد معروفی، علی جلالی، دکتر رضازاده شفق، دکتر مهدی فروغ، غلامحسین‌خان مفید، دريابیگی، رفیع حالتی، اسکامپی، خان‌ملك ساسانی، دکتر کنی، حکمت آل‌آقا، حسنعلی نصر، حسن ره‌آورد، حبیب‌الله يغمايی، اصغر گرمسیری، اسماعیل مهرتاش، خان‌بابا صدری، احمد ناظرزاده‌کرمانی، دکتر جنتی، و... اشاره کرد و گروهی از فارغ‌التحصیلان هنرستان هنرپیشگی نیز عبارت هستند از: عصمت صفوی، فهیمه راستکار، عزت‌الله وثوق، غلام‌حسین نقشینه، مجید محسنی، تقی ظهوری، زرندی، عباس زاهدی، عزت‌الله زاهد، ايرج ساويز، رضا رخشانی، مصطفی اسکويی، زندی، نصرت‌الله کريمی، حمید قنبری، عبدالله بقايی، هوشنگ بهشتی، حسین کسبیان، عباس جوانمرد، داریوش اسدزاده، علی نصیريان، محمدعلی کشاورز و...

نصر پیش از همه‌ی این‌ها در سال ۱۳۰۴، گروه کمدی ایران را تاسیس کرده بود و از همان‌جا اولین گام را برای ایجاد یک تئاتر ثابت حرفه‌ای برداشته بود. کمدی ایران درواقع اولین موسسه‌ی نمایشی بود که با اصول و مقدمات صحیح شروع به کار نمود و ماهی دو بار در سالن گراند‌هتل نمایش می‌داد و  برای نخستین بار در ایران زن‌پوش حذف شد و رُلِ زن را زنان بازی می‌کردند. مرحوم نصر علاوه بر ترجمه و تصنیف نمایشنامه‌های مناسب که ماحصلش ۱۹ اثر ترجمه و تالیف است، نقش کارگردانی را نیز به‌عهده داشت.

سیدعلی نصر سیاستمدار، نمایشنا‌مه‌نویس و مترجم در سال ۱۲۷۴ در تهران به‌دنیا آمد. او تحصیلات خود را در مدارس شرف، علمیه و آلیانس فرانسه به پایان رساند و بعدها به معلمی زبان فرانسه و همچنین ریاضی در همان مدرسه منصوب شد. علی نصر پست‌های دولتی بسیاری نیز به‌دست آورد. نصر از سال ۱۳۱۵ حدود سه سال در مازندران استاندار بود. در سال ۱۳۱۸ به معاونت علی منصور، وزیر پیشه‌ و هنر برگزیده شد و زمانی که منصور نخست‌وزیر شد، نصر کفالت وزارت پیشه و هنر را عهده‌دار شد. پس از شهریور ۱۳۲۰ مدتی به معاونت وزارت کشور برگزیده شد. او در سال ۱۳۲۵ در یکی از کابینه‌های احمد قوام وزیر پست و تلگراف شد و سفیر کبیر ایران در چین و هند و نیز نماینده‌ی ایران در سازمان ملل. او برای تحصیل به اروپا رفت و پس از بازگشت از این سفر بود که کمدی ایران را به سبک تئاتر اروپایی تاسیس کرد.

نصر زمان اندکی پس از تاسیس تماشاخانه‌ی تهران به‌دلیل مشغله، مدیریت تماشاخانه را به احمد دهقان که او نیز نماینده‌ی مجلس ملی بود سپرد. پس از ترور احمد دهقان که آن روزها در حال آماده‌سازی نمایش «من کمونیست هستم» بود در در ۶خرداد۱۳۲۹، توسط شخصی به‌نام حسن جعفری، به پاس خدماتش تماشاخانه تهران به‌ تئاتر دهقان نام‌گذاری شد ولی بعد از آن هنرمندان مهمی با این تماشاخانه قطع همکاری کرده و تئاتر نصر را ترک کردند و نیز در سال۱۳۳۸، تماشاخانه دچار آتش‌سوزی شد. سپس برای مدتی مهندس عبداله والا و رای مدتی دیگر نیز برادر ایشان دکتر فتح‌اله والا مدیریت تئاتر نصر را به‌عهده گرفتند، اما موفقیت‌های گذشته به هیچ عنوان تکرار نشد و از اواسط دهه‌ی سی و بعد از کودتای۲۸ مرداد۱۳۳۲؛ همان روزها که تئاتر حرفه‌ای و روشنفکری سعدی و فردوسی با مدیریت عبدالحسین نوشین، پدر تئاتر مدرن و علمی ایران، به‌دست مشتی ارازل و مزدوران به آتش کشیده و بسته شد؛ به‌دلیل شرایط سیاسی حاکم بر کشور، و نیز تئاتر نصر نیز همچون سایر تماشاخانه‌های خیابان لاله‌زار، به‌سمت آتراکسیون رفت.

  سال ۱۳۴۱ بازگشایی مجدد سالن هم‌زمان شد با درگذشت سیدعلی‌‌خان نصر و برای تمام خدمات ارزنده‌اش، نامش را به تئاتر نصر تغییر دادند و فعالیتش تا سال ۵۷ ادامه داد ولی بعد از انقلاب به‌دلایل مختلف آن‌چنان فعالیتی نداشت و افسوس و صدافسوس که سال‌های سال هست که تعطیل است و هرچه گفتیم و نوشتیم و ساختیم، به گوش کسی نرسید و همچنان در محاق است. البته در فروردین‌ماه امسال چند روزی درهایش برای بازدید عموم باز شد.

در فیلم مستند «تهران تماشاخانه تهران» و نیز کتابی که حاصل همکاری مشترک دوساله‌ام با غلامحسین دولت‌آبادی است و تحت عنوان «تماشاخانه‌ی تهران به‌روایت داریوش اسدزاده»، در گفت‌وگو با ایشان که از سال ۱۳۲۱ در تماشاخانه تهران در سمت‌های مختلف از بازی و کارگردانی گرفته تا مدیریت سالن مشغول به کار  بوده، کارگردانی و تالیف کرده‌ام، به تفصیل درمورد این دو سیاستمدار هنرمند و نیز سازمان پرورش افکار، هنرستان هنرپیشگی، تماشاخانه تهران و سرنوشتش تا امروز پرداخته‌ شده و در سال۱۳۹۴ به‌عنوان دهمین کتاب از مجموعه‌ی تئاتر ایران در گذر زمان، منتشر شد و در دسترس است. در این‌جا برای نمونه، فقط به ذکر نظر آقای اسدزاده درمورد تاثیر سیدعلی نصر و این تماشاخانه بر رشد تئاتر ایران بسنده می‌کنم.

_چه سهمی را برای تماشاخانه تهران در رشد تئاتر ايران در نظر می‌گیريد؟

پايه‌گذار تئاتر در اين مملکت بود. مرحوم نصر با تاسیس تئاتر دائمی خدمت بزرگی به تئاتر ايران کرد. اين‌که تئاتر تهران باعث شد که نگاه جامعه به تئاتر و هنرمندان تغییر پیدا کند. حضور افراد رده بالای اداری و دولتی در بین هنرمندان تئاتر، به تئاتر اعتبار بخشید و نزد عامه ايران نگاه تعديل شد که اين‌ها مطرب هستند. و اين‌گونه تئاتر به‌عنوان هنر مطرح شود. البته فکر می‌کنم می‌توانیم اين را اضافه کنیم که تاسیس يک تئاتر دائمی ايده‌ی بسیار پیشرويی بود که باعث می‌شد کار جدی‌تر گرفته شود و کارگردان موظف شود که منظم کار کند و پیش روی صحنه ببرد که این برای تئاتر نوپای ايران بسیار گران‌قدر بود.

سخن کوتاه می‌کنم و نوشته را با پرسشم از آقای انتظامی و جواب ایشان که در کتاب «جادوی صحنه» منتشر شده، به پایان می‌رسانم:

_وضعیت تئاتر تهران چگونه بود؟

سطح تئاتر تهران به‌واسطه‌ی احمد دهقان که سردبیر مجله‌ی تهران ‌مصور بود و وکیل مجلس شد و با وجود شخصیت سیدعلی‌خان نصر، از بقیه بالاتر بود و تماشاگران متفاوتی داشت. همه‌ی بازیگران آنجا تحصیل‌کرده‌ی هنرستان هنرپیشگی بودند. علاوه بر نمایش‌هایی که معزالدین فکری یا نویسندگان دیگر می‌نوشتند، از پیس ترجمه‌شده هم استفاده می‌کردند. به‌عقیده‌ی من تا قبل از افتتاح تئاتر فردوسی به‌وسیله‌ی عبدالحسین نوشین، تئاتر تهران بهترین تئاتر آن زمان بود.

 

🔽منابع:

تئاتر ایران در گذر زمان ۱، جادوی صحنه، چاپ اول ۱۳۸۳، انتشارات افراز، ص۱۳۰، اعظم کیان‌افراز.

تئاتر ایران در گذر زمان۱۰، تماشاخانه تهران به روایت داریوش اسدزاده، صفحات مختلف، چاپ اول ۱۳۹۴، اعظم کیان‌افراز، غلامحسین دولت‌آبادی.