«جبر نباتی» عنوان مجموعهشعری است از شاهین شیرزادی که در سری کتابهای «از حاشیه» از سوی انتشارات افراز منتشر شده است. کتاب شامل 16 شعر از شیرزادی است که در دو دفتر گردهم آمدهاند. شیرزادی در ابتدای این مجموعهشعر پارهای از شعر «خونریزی» نوشتهی نیما یوشیج را آورده که میگوید: «تن من یا تن مردم؟ همه را با تن من ساختهاند/ و به یک جور و صفت میدانم/ که در این معرکه انداختهاند». اما کارِ او با این پاره از شعر نیما در همینجا تمام نمیشود. شیرزادی کتاب خود را به دو دفتر تقسیم کرده که دفتر اول را «تن من» نام گذاشته و دفتر دوم را «تن مردم». شعرهای «تن من» بیشتر صبغهی تغزلی دارند و شعرهای «تن مردم»، چنانکه از عنوان دفتر هم میتوان انتظار داشت، کمابیش دارای گرایش اجتماعیاند. با این همه، شیرزادی در شعرهای هر دو مجموعه کوشیده است تا حد توان خود از امکانهای موسیقایی زبان فارسی بهره بگیرد و سطرهایی بنویسد که بیش از هر چیز به نظر میرسد از نظر موسیقایی بهدرستی و دقت تقطیع شدهاند. در عین حال، او شاعری نیست که خود را از سنتهای ادبی گذشته بینیاز ببیند و تا آنجا که شعرهایش به او این اجازه میدهند، میکوشد بهنوعی نسبت معناداری با آن سنتها برقرار کند. نکتهی دیگری که از درون شعرهای شیرزادی میتوان بیرون کشید و روی آن انگشت تأکید گذاشت، حالوهوای جدید و شهری است که در شعرهای او به چشم میخورد؛ حالوهوایی که خوانندهی این شعرها را مجاب میکند که شاعر آنها آن دورها و آن بالاها زندگی نمیکند و جایی در این گوشه و اطراف سکنی دارد و با همین مسائلی دستوپنجه نرم میکند که من و تو با آن سروکار داریم. پارهای از شعر «رمی پا» را با هم میخوانیم:
«اندام کیست این جنازهی در من درآمده
رمیده در خلجان تن ماهیچههای ندانسته از کلمات
دگردیسیِ عضلات،
اندامِ کیست اینکه قد میکشد یکایک و جیغ
پناه برده به سلولهای لالِ تنم
و بر کشالههای مثله و بازوهاش
رد قناره و ناخن دارد و خالکوبی گزلیک»