وارثان

Alternate Text
نام کتاب: وارثان
نوبت چاپ: 1
نام نویسنده: جوزف کنراد
نام مترجم: رامین فرهادی
شابک: 978-600-326-268-3‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
تیراژ: 500
تعداد صفحات: 306
دسته: داستان امروز ایران
نام انتشارات: افراز
قیمت: 110000
توضیحات

احتمالاً شما هم جزو آن دسته از خواننده‌هایی باشید که وقتی نام رمانی را می‌شنوید، سراغ نویسنده‌ی آن را می‌گیرید و قاعدتاً انتظار ندارید که در پاسخ به شما دو نفر را به‌عنوان نویسنده‌ی مشترک آن رمان نام ببرند. اما خب، همیشه هم قرار نیست اوضاع از همین قرار باشد. دست‌کم جوزف کنراد و فورد مادوکس‌فورد که هر یک در ابتدای قرن بیستم نویسندگان شاخصی محسوب می‌شدند، سه بار با همکاری یکدیگر رمانی مشترک را نوشتند و روانه‌ی بازار کردند. «وارثان» نخستین رمان مشترک این دو نویسنده است که اخیرا با ترجمه‌ی رامین فرهادی از سوی انتشارات افراز منتشر شده است. کنراد و مادوکس‌فورد این رمان را در سال 1901 منتشر کردند. «وارثان» کمابیش رمانی علمی‌-تخیلی به حساب می‌آید و نویسندگان در آن کوشیده‌اند نگاهی به تکامل ذهنی جامعه و چیزهایی بیندازند که ضمن این تکامل از دست می‌رود یا به دست می‌آید. باید توجه داشت که این رمان پیش از جنگ جهانی اول نوشته شده و از این نظر، مضمون آن که فساد و تباهی و تأثیر قرن بیستم بر اشرافیت انگلیسی است، بیش‌و‌کم پیشگویانه به نظر می‌رسد. در این رمان استعاره‌ی «بُعد چهارم» اشاره دارد به گذاری اجتماعی از نسلی که به ارزش‌های سنتی باور داشت، به نسلی که تنها در پی سودجویی است. مرد نویسنده‌ی انگلیسیِ شکست‌خورده‌ای تصادفاً به زن جذابی برمی‌خورد که از قرار معلوم به زبانی استعاری صحبت می‌کند. زن ادعا می‌کند که در بُعد چهارم زندگی می‌کند و خودش را یکی از وارثان زمین می‌خواند. مسیر آنها البته از یکدیگر جداست، اما زن قول می‌دهد که آنها دوباره یکدیگر را خواهند دید. رمان به همین اندازه غافلگیرانه شروع می‌شود؛ بعید نیست خواننده‌ی رمان هم درست مثل مرد نویسنده از دیدار با یکی از وارثان زمین شگفت‌زده شود. ریتم تند و جمله‌هایی که پیاپی به دنبال یکدیگر می‌آیند و جایی برای مکث باقی نمی‌گذارند، «وارثان» را به رمانی خوشخوان تبدیل می‌کند. در بخشی از این رمان می‌خوانیم: «به‌عنوان یک نویسنده، تقریباً نامؤفق بودم. بنابراین شناخته‌شده یا مشهور نبودم. همیشه خودم را یک‌گام جلوتر از زمانه می‌پنداشتم. خیال می‌کردم کارگزار آیندگان هستم. اما فقط عادت یا حالتی از ذهن هستم؛ و این تنها انتقامی بود که توانستم از سرنوشت کینه‌توز بگیرم. او بدین‌جهت پیش من آمده بود که آشفتگی را در وجودم بیفکند. آشکارا گفت که یکی از همان آیندگانی است که به‌نفع آنها گام برداشته بودم.» 

نظرات کاربران در مورد کتاب وارثان

برای این کتاب هنوز نظری ثبت نشده است
نظر خود را در مورد این کتاب بنویسید