جیرجیرک‌های باغ قوام السلطنه

Alternate Text
نام کتاب: جیرجیرک‌های باغ قوام السلطنه
نوبت چاپ: 1
نام نویسنده: لیلا بابایی‌فلاح
نام مترجم: -
شابک:
تیراژ:
تعداد صفحات: 132
دسته: داستان ايرانی
نام انتشارات: انتشارات افراز
قیمت: 50000
توضیحات

«جیرجیرک‌های باغ قوام‌السلطنه» آخرین اثر لیلا بابایی‌فلاح، مجموعه داستان‌هایی  پست مدرن در ژانر روانکاوانه، جنایی و وحشت است. این سه،  آن‌چنان در تار و پود داستان‌های این مجموعه تنیده شده‌اند تا دلهره‌ای واقعی را به مخاطب منتقل کنند. دلهره‌ای از یک راهروی زیرمینیِ مخفی در گوشه‌ای متروک از باغ قوام‌السلطنه. از سکوت مرموز داخل اتاق مهرک. فرم روایت این داستان به‌صورت نامه‌نگاری یک‌طرفه است.
«باد سرخ جنوب»، ادای دینی به زنده‌یاد کوروش اسدی  و روایتی آکنده از کشش و تعلیق ازمرگ خودخواسته‌ی اوست که در قالب شخصیت "کارون" بیان می‌شود. استفاده‌ی درست نویسنده از نشانه‌ها، همچون زیرسیگاری با طرح پوکه (اشاره‌ای به "پوکه‌باز" از آثار کوروش اسدی)  از نقاط قوت داستان است. دلهره‌های اینجا در قالب جن‌خانه، دست زنی جوان لای دیواری کهنه، بوم رنگی مرموز با غیرقابل‌ تصورترین اتفاقی که در آن شکل گرفته و... بیان می‌شود.
در «کوچه» نویسنده تبحر خود را در خلق  و انتقال این دلهره و وحشت حتا در موقعیت دو کودک، بیش از پیش نشان می‌دهد. صدای ضجه‌های مخوف کودکی از مترویی متروک. اتاق نیمه ویرانی با سقفی پر از عروسک و اسباب‌بازی‌های شکسته و تاریکی و باز هم دلهره‌هایی این‌بار از جنس کودکانه.
وجه روانکاوانه‌ی این داستان‌ها در داستان «لایه‌های گوش ونگوگ و لایلا و لولو» به حد اعلای خود می‌رسد و بسیار پررنگ‌تر می‌شود. آن‌چنان که می‌توان داستان را به لحاظ لایه‌های روانکاوانه، نماد این مجموعه دانست. راوی دکتری به‌نام "داروین شکورآبادی پشت‌ کوهی" است که از دختری چند شخصیتی و عشقش به او صحبت می‌کند. راوی عاشق "لایلا" شده. گوش انسان در این داستان، کارکردی فراتر از ماهیت خود دارد و حتا به عنصری هویتی نزدیک می‌شود.
«بچه‌ها کجا رفتند»، «آیلا»، «کولاژ»، «ماشین نفت‌کش»، «نیمه تاریک» و «ناریان» دیگر داستان‌های «جیرجیرک‌های باغ قوام‌السلطنه» را تشکیل می‌دهند.
توجه به جزئیات، تلاش بر انتقال درست حس استرس و ترس و دوری از اغراق‌های مصنوعی و استفاده از مونولوگ‌های شخصیت‌ها برای انتقال این حس‌ها به مخاطب، از ویژگی‌های دیگر این داستان‌هاست.
 
برشی از کتاب «جیرجیرک‌های باغ قوام‌السلطنه» 
کارون به زیر پایش پشت سرش نگاه کرد. تارهای عنکبوت در هم تنیده بود و روی لولای در زیرزمین به شکل ماسوره‌ای درهم تنیده بود و روی لولای در زیرزمین به شکل ماسوره‌ای در هم پیچیده بود. الیاس یک بار بهش گفته بود عنکبوت‌ها خاطرات را می بلعند و بعد آن را بصورت تار تف می‌کنند بیرون. خوف برش داشت. رسید زیر پایش مثل خانه موسی فرو بریزد. از چاه‌ها می‌ترسید و از این چاه بیشتر از همه. وقتی سر و صدا از آن بلند می‌شد و جنیان عروسی می‌‌گرفتند و الیاس لام تا کام لال می‌شد و صم‌بکم می‌نشستٰٰ. می‌ترسید. می‌ترسید سقوط کند توی جن خانه در درون خودش در خلا بی‌نهایت.

نظرات کاربران در مورد کتاب جیرجیرک‌های باغ قوام السلطنه

اصغر نادرپور :
خرید کتاب جیرجیرک های باغ قوام السطنه..
اصغر نادرپور :
خرید کتاب جیرجیرک های باغ قوام السطنه..
نظر خود را در مورد این کتاب بنویسید