یادداشتی از اعظم کیان‌افراز مدیر انتشارات افراز در روزنامه‌ی همشهری

وظیفه‌ ما توجه به نیاز مخاطب است
یادداشتی از اعظم کیان‌افراز مدیر انتشارات افراز در روزنامه‌ی همشهری

 

کتاب صوتی هم نوعی کتاب محسوب می‌شود، مثل کتاب الکترونیک یا همان ای‌بوک. با توجه به اینکه امروزه کمتر وقت آدم‌ها، صرف مطالعه می‌شود و از طرفی نیز در طول روز زمان زیادی را در مترو، اتوبوس، یا پیاده می‌گذرانیم، چه خوب است که بتوان با انتشار کتاب صوتی و امکان شنیدن آن در فضاهای مختلف، آن هم در وضعیتی که فرهنگ کتابخوانی در مترو، اتوبوس و... مانند سایر دنیا در کشورمان وجود ندارد، جوان‌ها را تشویق به شنیدن کتاب کنیم یا حین انجام کارهایی که ‌می‌توان، همزمان کتاب شنید و مخاطبی که کمتر فرصت مطالعه دارد، لااقل به این شکل کتاب را بشنود. البته می‌توان این شکوائیه را مطرح کرد که این نوع از کتابخوانی، مردم را بی‌سوادتر می‌کند چون به‌هرحال با کلمه و کتاب، ولی به شکل شنیداری آن سروکار دارند، خصوصا نسل امروز که بیشتر وقتش را با گوشی هوشمند و تبلت و... می‌گذراند، مدام موزیک گوش می‌کند و ترجیحش مطالعه در همین بستر است؛ ای‌بوک، کتاب صوتی و... .
 اما ما به‌عنوان تولیدکننده‌ محصول فرهنگی وظیفه داریم با توجه به نیاز مخاطب امروز کتاب را در مدیای جدید هم تولید کنیم. در این مدت نیز حضور چهره‌های سرشناس در این‌باره بی‌تأثیر نبوده است، اما به‌شخصه موافق این شکل از کتابخوانی نیستم. کتاب‌ باید با صدای شاعر، نویسنده، مترجم و... صوتی شود؛ یعنی گوینده خود پدیدآور کتاب باشد و عملکردمان هم در تولید کتاب‌های صوتی که در اپلیکیشن افراز منتشر کرده‌ایم در همین راستا بوده و خواهد بود. دلایل زیادی برای این نظر دارم؛ مثلا چه خوب بود ما امروز شعرهای نیما را با صدای خودش داشتیم و... چه حیف شعر و داستان‌های بسیار اندکی از بزرگان ادب‌مان چون فروغ و شاملو به‌صورت صوتی مانده است. دیگر اینکه پدیدآور اثرش را با زبان، لحن و بیان درست و حس و مکث‌ و تقطیع‌های بهتر و به‌جا می‌خواند و تأثیر و لذتش بر مخاطب بیشتر خواهد بود. به‌هرحال امروزه آثار ادبی اعم از داستان، شعر، نمایشنامه و... باید کتاب صوتی‌اش تولید شود. اما با بحران به‌وجود آمده برای کتاب‌های فلسفی و پژوهشی چه باید کرد، وقتی همه داستان‌ می‌شنوند؟ به‌نظر این دسته را نیز باید جدا کرد. خلق و تولید اثر جدید مخاطب خاص خودش را هم دارد. هرچند متأسفانه خودبه‌خود پژوهش و انتشار کتاب‌های پژوهشی رو به انقراض است. در ایران تعداد زیادی مؤسسه یا نهادی که از پژوهش حمایت کرده و پژوهشگران را تامین کند که بتوانند با خیال راحت به پژوهش برسند، وجود ندارد. بخش خصوصی توان محدودی دارد و دغدغه و انگیزه به‌معنای شرایطی برای آن نیست. درباره کتاب‌های علمی و تاریخی هم شاید ظهور اینترنت در بی‌مخاطب شدن این نوع آثار بی‌تأثیر نباشد. در روزگاری که بسیاری از مباحث و مقاله‌های علمی روز دنیا به‌راحتی در دسترس است، نمی‌توان گفت تولید کتاب صوتی آثار ادبی، در کم شدن مخاطب حوزه‌های دیگر تأثیر دارد.