جزئیات
«تاريكي هايي براي پوشاندن به شب»
ببين اين همه خون دارد از من میرود و اين تازه يك چشمهاش است
بچرخانی زمين آغشته را روی خاك و بخواهی بزرگتر كنی قوارهی زمين را تا يك قدمیات
بدل شوی به جبهههای ديگری هواي سردت را ادامه دهي تا كمركشي كه سر نداریاش به مدارا و مداوا
اين همه سردسير را دوباره كوچ كنم به قشلاق تنی كه گردن گرفته خورشيد را بيايم دوباره درگذريم از اين همه اما اين آيا پايان است؟
سایت به تازگی بروزرسانی شده است و ممکن است دچار مشکلاتی شود ، در صورت مشاهده اطلاع دهید ، با تشکر
شماره های تماس 021- :66401585 - 66977166 - 66952853-66489097