درخشش ابدی ذهن بیآلایش [فیلمنامه]
در روز ولنتاین جوئل احساس میکند عوض کار کردن، باید به مونتاک برود. بعد از گذران یک روز سرد در ساحل با کلمنتاین آشنا میشود و خیلی سریع به هم علاقهمند میشوند. آن دو نمیداند که قبلاً هم همدیگر را ملاقات کردهاند. جوئل شب قبل کلمنتاین را از حافظهاش پاک کرده. کلمنتاینی که بدون در جریان گذاشتن جوئل چندی قبل همین کار را با حافظهاش نسبت به جوئل انجام داده. ولی آن دو دوباره همدیگر را ملاقات میکنند... *** تم پیچیدهتر فیلم، مسألهی خاطره و فراموشی است. کافمن با رجوع به یک جمله قصار از نیچه، به این تم غنای چشمگیری میبخشد: «خوشا به حال فراموشکاران، که حتی خطاهایشان هم به فرجام نیک میرسد» طعنهی تلخ نیچه متوجه آدمهای ساده و راحتی است که حافظهشان با بیرحمی، حاصل تجربیات زندگی را به رُخشان نمیکشد؛ اینها آسودهخیال و فارغاند، چون بهیاد نمیآورند. درحالیکه زندگی اصیل و دردمندانه با خیره شدن در جزئیات و بهخاطر سپردن نتیجهی تجربیات گوناگون خود و دیگران حاصل میشود. برگرفته از مؤخرهی کتاب- حسین معززینیا
نظرات کاربران در مورد کتاب درخشش ابدی ذهن بیآلایش [فیلمنامه]
نظر خود را در مورد این کتاب بنویسید
480000 تومان
280000 تومان
84000 تومان
250000 تومان
280000 تومان
33000 تومان
72000 تومان
280000 تومان
330000 تومان
250000 تومان
250000 تومان
450000 تومان
180000 تومان
380000 تومان
250000 تومان