تلفن همراه *

Alternate Text
نام کتاب: تلفن همراه *
نوبت چاپ: چهارم - ۱۳۹۸
نام نویسنده: استیون کینگ
نام مترجم: ماندانا قهرمانلو
شابک: 978-964-243-197-7
تیراژ: 2200
تعداد صفحات: 588
دسته: رمان
نام انتشارات: افراز
قیمت: 480000
توضیحات

سیگنال تباهی

«حادثه‌ای که پالس نام گرفت، ساعت سه و سه دقیقه‌ی بعدازظهر اول اکتبر آغاز شد – به‌وقت استاندارد شرقی. البته اصطلاحی بی‌مسمی بود، اما به‌فاصله‌ی ده ساعت بعد از حادثه، اکثر دانشمندانی که قادر به توضیح و تفسیر این واژه بودند، یا دیوانه شده بودند، یا مرده بودند. در هر حال اسم این حادثه اصلاً اهمیت نداشت. نکته‌ی حائز اهمیت اثرات آن بود.» رمان «تلفن همراه» نوشته‌ی استیون کینگ این‌گونه آغاز می‌شود؛ بی‌مقدمه و نابهنگام و غافلگیرکننده، با حادثه‌ای که به‌سرعت همه‌چیز را به هم می‌ریزد، مناسبات انسانی را در هم می‌شکند و قادر است سرنوشت ساکنان زمین را زیرورو کند. کینگ که به نوشتن داستان‌هایی در ژانر وحشت و ماوراء‌الطبیعه شهرت دارد، در این رمان سراغ مضمونی آخرالزمانی رفته و حادثه‌ای را در کانون رمان خود قرار داده که ترس، وحشت، دلهره، هیجان و تعلیق را به زندگی تک‌تک آدم‌ها تزریق کرده است. این حادثه ساده‌تر از آنی است که بتوان تصور کرد. از جایی ناشناس سیگنالی به شبکه‌ی جهانی تلفن همراه ارسال می‌شود که نتایج عجیب و غریبی به بار می‌آورد: هر کس که تلفن همراه دارد، به‌محض دریافت چنین سیگنالی به قاتلی روانی تبدیل می‌شود. خیلی زود خشونت و آدمکشی سراسر سیاره‌ی زمین را فرامی‌گیرد و ادامه‌ی حیات را در جامعه‌ی انسانی با تردیدهای بسیاری روبه‌رو می‌کند. به‌نظر می‌رسد اگر موج حملات وحشیانه‌ی انسان‌ها به یکدیگر متوقف نشود و همین‌طور ادامه بیابد، طولی نخواهد کشید که تمدن بشر روی زوال و تباهی را به خود ببیند و به قهقهرای نیستی و نابودی فروبغلتد. «تلفن همراه» با ترجمه‌ی ماندانا قهرمانلو از سوی انتشارات افراز منتشر شده و به چاپ دوم رسیده است؛ نشانه‌ای دیگر از اقبال مخاطبان ایرانی به آثار این نویسنده‌ی برجسته‌ی آمریکایی. البته آثار دیگری از استیون کینگ هم از سوی انتشارات افراز روانه‌ی بازار کتاب شده که از میان آن‌ها می‌توان به «برج تاریک»، «مسیر سبز»، «امیدهای جاودان بهاری» و «داستانی زمستانی» اشاره کرد.

 

با هم پاره‌ای از «تلفن همراه» را می‌خوانیم:

صددرصد هایدی فریادزنان به‌طرف مادرش آمده... دختری که بیش‌تر از چهارده‌سال نداشت، شاید هم دوازده‌ساله بوده. او وحشیانه چرندوپرندگویان به مادرش نزدیک شده. همه‌ی دیوانه‌تلفنی‌ها بعد از شنیدن پیام «از عقل آزاد» چرت‌و‌پرت می‌گفتند: چیزهایی مثل کازالا... بابالا... و از این‌جور کلمات بی‌معنی! اولین ضربه‌ی وردنه هایدی را به زمین انداخته، اما نه به‌طور کامل، چون دختر دیوانه بلند شده و سراغ پاهای مادرش رفته. آن هم نه با گازهای کوچک، بلکه با درندگی وحشیانه‌ای که موجب پدیدارشدن استخوان‌ها شده. کِلِی علاوه بر جای دندان قادر به دیدن خالکوبی‌های محو و وحشتناکی بود که احتمالاً در اثر فلزهای ارتودنسی‌ هایدی انجام شده بود. و به این ترتیب، بِت نیکرسون دوباره با وردنه دخترش را می‌زده، بدون‌شک از فرط درد و رنج و تقلا، و صددرصد از کاری که می‌کرده، آگاه نبوده. کِلی تقریباً قادر به شنیدن ترق‌و‌تروق شکستگی گردن هایدی بود. دختر عزیز و محبوب مامان و باب کف آشپزخانه‌ی مدرن و آخرین‌سیستم مرده بود. دختری با اورتودنسی و تلفن همراهی مدرن و آخرین‌سیستم... دختری که تلفنش کنار دست کاملاً درازشده‌اش افتاده بود.

نظرات کاربران در مورد کتاب تلفن همراه *

برای این کتاب هنوز نظری ثبت نشده است
نظر خود را در مورد این کتاب بنویسید