ایران این روزها-۵: تنها یک*

Alternate Text
نام کتاب: ایران این روزها-۵: تنها یک*
نوبت چاپ: 3
نام نویسنده: محمد یعقوبی
نام مترجم:
شابک: 978-964-243-235-6
تیراژ: 1100
تعداد صفحات: 232
دسته: نمايشنامه‌
نام انتشارات: افراز
قیمت: 150000
توضیحات

 
محمد یعقوبی نمایشنامه‌نویس، کارگردان ایرانی زاده ۱۳۴۶ در لنگرود است.
او اولین بار برای نمایشنامه زمستان۶۶ جایزه بهترین کارگردانی را به خود اختصاص داد؛از آثار برجسته‌ی او می‌توان به زمستان۶۶، یک دقیقه سکوت، خشکسالی و دروغ، تنها راه ممکن و نوشتن در تاریکی اشاره کرد، او همچنین عضو کانون نمایشنامه نویسان خانه تئاتر ایران است.
این کتاب که برنده‌ی جایزه اول پنجمین دوره انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی ایران است، شامل دو نمایشنامه از محمد یعقوبی (میان دو سکوت ، تنها راه ممکن)به  همراه نقد و کاتالوگ  اجرای این نمایش هاست که در قالب مجموعه‌ی ایران این روزها مجلد پنجم به چاپ رسیده است. 
محمد یعقوبی از آن دسته فعالان حوزه ادبیات و تئاتر است که مخاطب حرفه‌ای که کمی هم علاقه به جریان تکوینی تئاتر ایران دارد نیازی به معرفی شدنش نمی‌بیند. قلم یعقوبی قلمی منحصر به فرد است.
نمایشنامه‌ی میان دو سکوت به‌طرز عجیبی ملغمه‌ای از تکنیک‌هاست، فضایی که گاه سورئال و واقع گریز است، گاه به‌شدت رئال و تراژیک ، به پست مدرن نیش می‌زند اما نمی‌توان آن را در هیچ کدام از قالب‌های رایج دارم‌نویسی جهان گنجاند، فاصله گذاری‌های بدیع و کارآمد در این متن ذهن مخاطب را به تکاپو می‌اندازد اما نمی‌توان گفت تابع جریان مدون هنر برای هنر پایان قرن ۱۹ است.
این ثبات و بدعت در قلم را در آثار دیگر او از جمله نمایشنامه تنها راه ممکن نیز می‌توان به خوبی مشاهده کرد، استفاده از تکنیک‌های مصاحبه، دکوپاژ و فاصله‌گذاری‌های سینمایی در کالبد نوشتار از جمله ویژگی هایی است که در این نمایشنامه می‌توان متوجه آن شد، یعقوبی در (تنها راه ممکن )شخصیت دراماتیک مهران صوفی را به معنای واقعی خلق می‌کند، به گونه‌ای مستندوار همراه با رزومه و بسط بیوگرافی؛ همان کاری که کیارستمی در سینمایش می‌کرد یعنی شکستن فرم واقعیت‌گرا و درک جزمی از واقعیت.
برشی از متن:
شیوا دارد شعرهای فروغ فرخزاد را می‌خواند. صدای او از باند‌های صدای صحنه شنیده می‌شود:
سهم من این است
سهم من این است
سهم من،
آسمانی ست که آویختن پرده‌ای آن را از من می‌گیرد
سهم من پایین‌ رفتن از یک پله‌ی متروک است
و به چیزی در پوسیده‌گی و غربت  واصل گشتن
سهم من گردش حزن‌آلودی در باغ خاطره‌هاست
و در اندوه صدایی جان‌دادن که به من می‌گوید:
دست‌هایت را
دوست می‌دارم
دست‌هایم را در باغچه می‌کارم
سبز خواهم شد،می‌دانم،می‌دانم
و پرستو‌ها در گودی انگشتان جوهری‌م
تخم خواهند گذاشت
نور صحنه خاموش و بی‌درنگ روشن می‌شود. شیوا هم‌چنان دارد شعرهای فروغ را می‌خواند و صدای او از باند‌های صدای صحنه شنیده می‌شود.

نظرات کاربران در مورد کتاب ایران این روزها-۵: تنها یک*

برای این کتاب هنوز نظری ثبت نشده است
نظر خود را در مورد این کتاب بنویسید