رز خارزار

Alternate Text
نام کتاب: رز خارزار
نوبت چاپ: 1
نام نویسنده: رابرت کوور
نام مترجم: بابک مظلومی
شابک:
تیراژ:
تعداد صفحات: 83
دسته: رمان
نام انتشارات: انتشارات افراز
قیمت: 33000
توضیحات

غریبه‌ای پست‌مدرن در میان ما

 

شما هم اگر طی دو سه دهه‌ی اخیر در فضای ادبیات ایران حضور داشته‌اید، احتمالاً تعابیری نظیرِ «ادبیات پست‌مدرن» و «داستان پست‌مدرنیستی» به گوشتان خورده است، اما نکته‌ی جالب این‌جاست که چنین تعابیری بیش‌تر از کتاب‌های فلسفی و نظری به چنین فضایی سرریز کرده و همچنان تعداد پرشماری از نمونه‌های اصلی پست‌مدرنیسمِ ادبی در ایران ترجمه‌نشده باقی مانده است. در واقع، ما در حالی از ادبیات پست‌مدرن در ایران صحبت می‌کنیم که اغلب به آثار ادبی شاخص در این زمینه دسترسی نداریم. از این نظر، موقعیت رابرت کوور در فضای ادبی کشورمان به‌خوبی نشان می‌دهد که اوضاع از چه قرار است. کوور در کنار نویسندگان آمریکایی دیگری نظیر دونالد بارتلمی، ویلیام گس، جان بارت و ویلیام گدیس، از چهره‌های کلیدی ادبیات پست‌مدرن آمریکا به حساب می‌آید، اما در کشور ما بسیاری حتی نام او را هم نشنیده‌اند. «رز خارزار» نخستین اثر مستقل کوور است که با ترجمه‌ی بابک مظلومی از سوی انتشارات افراز منتشر شده است. چنان‌که مظلومی در یادداشت کوتاه خود در ابتدای کتاب نوشته، «مسائل سیاسی روز آمریکا مانند نقش نیکسون در پرونده‌ی جاسوسی جولیوس و اتل روزنبرگ (آدم‌سوزی در ملأعام)، کندوکاو در خواهش‌های تن (اردنگی به خدمتکار و مهمانی جرالد) و روایت پست‌مدرن افسانه‌های کهن (رز خارزار، پینوکیو در ونیز، افسانه‌های اووید و هزار‌و‌یک‌شب) از مضامین عمده‌ی داستان‌های این نویسنده است. اقبال کوور به فراداستان (metafiction) – از مؤلفه‌های ادبیات پست‌مدرن – از نکات نظیرگیر آفریده‌های اوست؛ آفریده‌هایی که دستمایه‌ی آن‌ها را انسان داستان‌سرا و داستان‌سرایی تشکیل می‌دهد». با هم پاره‌ای از «رز خارزار» را می‌خوانیم:

پری حکایت می‌کند یکی بود یکی نبود، دخترکی سرکش و کله‌شق بود که به حرف پدر و مادرش گوش نداد و بالای برجی مخفی رفت. آن‌جا پیرزنی سرگرم نخ‌ریسی بود. دوکی به تن دختر فرورفت که او را به خوابی صدساله فروبرد. اسمش چه بود؟ نمی‌دانم. وسط حرفم نپر. من بودم، مگر نه؟ نه، رز، یکی دیگر بود. گمانم نامش زیبا بود. این داستان را پیش‌تر هم شنیده‌ام؟ ساکت شو دیگر! وقتی صدسال تمام شد، شاهزاده‌ی جوان خوش‌قیافه‌‌ای او را بیدار کرد. شاهزاده نه یک دل، صد دل عاشق دختر شده بود و هروقت می‌توانست سرِ زنش را به تاق بکوبد – که معمولاً دو هفته یک‌بار می‌شد – سراغش می‌آمد.مگر شاهزاده ازدواج کرده بود؟! البته که کرده بود. مگر به تو نگفتم؟ باید فراموشم شده باشد. ولی این موضوع دختر را ناراحت نمی‌کرد؟ آن هم بعد از این همه سال انتظار؟ چرا ناراحت نمی‌کرد ولی چون قرنی از عمرش می‌گذشت، می‌دانست احتمالاً کمی امّل است درصورتی‌که شاهزاده فردی امروزی با عقایدی متفاوت بود.

 

خرید از اپلیکیشن افراز با ۲۰درصد تخفیف

http://ebook.afrazbook.com

 

نظرات کاربران در مورد کتاب رز خارزار

برای این کتاب هنوز نظری ثبت نشده است
نظر خود را در مورد این کتاب بنویسید