موزه اشیای آشغالی

Alternate Text
نام کتاب: موزه اشیای آشغالی
نوبت چاپ: 1
نام نویسنده: تکتم توسلی
نام مترجم: -
شابک:
تیراژ:
تعداد صفحات: 110
دسته: داستان ايرانی
نام انتشارات: انتشارات افراز
قیمت: 40000
توضیحات

تُکتم توسلی در تازه‌ترین اثرش «موزه‌ی اشیای آشغالی» ، نگاه و بن‌مایه‌ای متفاوت از جنگ دارد. صرف مسئله‌ی جنگ اما قرار نیست کل ماجرای رمان را به‌دوش بکشد. این رمان جسورانه، ماجرای دختری دهه شصتی است که قرار است سارا باشد؛ اما "سالار" است؛ حداقل برای خودش و پدر شهیدش. از کشتی گرفتن با پسران در کودکی و نوع پوشش تا آن عکس‌العمل‌های عجیب در شب عروسی‌اش که راهی برای فرار از آن نیست، شخصیتی متفاوت از سارا خلق می‌کنند که "سالار" بودنش منطقی و باورپذیر شود.
مسئله برای «سارا» بیشتر از جنگ، "مرگ" است. او پیش از شروع جنگ و حتا شاید پیش از چشم باز کردنش به دنیا، ناخواسته با مسئله‌ی مرگ مواجه بوده. مرگ مادرش. و این‌گونه تولد برای او، همزمان با مرگ می‌شود. سرطان مادربزرگش، و خودکشی عمویش و بازی با مرگ توسط بابک، پسرعمه‌اش... اما مرگ پدرش، برای «سارا» دردناک‌تر است. او که برای پدرش هر چیزی بود غیر از دختر، پنجه‌ی پدرش را، همان که بارها با آن بازی کرده، از میان انفجارها پیدا می‌کند.
غیرقابل‌ تصورترین برخورد ممکن، به‌لطف قلم توانای نویسنده در انتظار مخاطب است. بازی با زمان و فلاش‌بک‌های مداوم به گذشته بر اساس نشانه‌ها و بازگشت به زمان حال و به‌طور کلی چند زمانی، به جذابیت این رمان کمک شایانی کرده است.
سارا بعدها به زیرزمین پناه می‌برد تا آن پناه‌گاه خانگی، بدل به موزه‌ای عجیب شود؛ «موزه‌ی اشیای آشغالی».
سارا که حتا بعد از مرگ پدر هم «سالار» بودن را دوست دارد و می‌خواهد، به خودکشی فکر می‌کند.
همه‌چیز حساب شده است. انفجار در کویر سوزان یا سقوط با ماشین به دریا؟
او به‌همراه شاهدهایی عجیب به جاده می‌زند. بدون کمترین تصوری از اتفاقات آینده.

برشی از «موزه‌ی اشیای آشغالی»
کجای حرف‌هایش این را گفت؟ وسط گریه‌ها و ناله‌هایش چه‌طور به ذهنش رسید از من تعریف کند. درست همان وقتی که به مرگِ تنها دخترش فکر می‌کرده، به‌نظرش رسیده که من زن مهربانی هستم؟ هیچ‌وقت هیچ‌کس این را به من نگفته بود. هیچ‌وقت به‌ فکرم نرسید که امتحان کنم یک زنِ بامحبت باشم. باز شده بودم زنی که کار مردانه‌ای انجام داده. نمی‌دانم فرق بین زن‌ها و مردها در کارهایی است که انجام می‌دهند یا ذات زن بودن و مرد بودن‌شان. چه‌کسی نقش‌های‌مان را برای اولین بار در زندگی تقسیم کرد؟ گیج شده‌ام. انگار کسی نقشم را در یک نمایش طولانی عوض کرده باشد. یک‌باره کسی نیامده و قرار شده من جایش بازی کنم یا از اول نقش‌ها درست تقسیم نشده بود؟

نظرات کاربران در مورد کتاب موزه اشیای آشغالی

برای این کتاب هنوز نظری ثبت نشده است
نظر خود را در مورد این کتاب بنویسید