مراسم رونمایی از کتاب نمایشنامههای تاریخی دکترعبدالحسین زرینکوب
به گزارش روابط عمومی انتشارات افراز و به نقل از ایسنا، مراسم رونمایی از کتاب «نمایشنامههای تاریخی دکترعبدالحسین زرینکوب»

دکتر روزبه زرینکوب، برادرزاده عبدالحسین زرینکوب در رونمایی از مجموعه «نمایشنامههای دکتر عبدالحسین زرینکوب» اظهار کرد: استاد عبدالحسین زرینکوب از روزگار کودکی به شاهنامه حکیم توس عشق ورزید و به قول ایشان، هیچ عشقی بهقدر شاهنامه در تمام عمرش خاطرش را برنیانگیخت.
به گزارش ایسنا، مراسم رونمایی از کتاب «نمایشنامههای دکتر عبدالحسین زرینکوب»، عصر ۲۸ مرداد در سالن مشاهیر تئاتر شهر با میزبانی مشترک کانون نمایشنامهنویسان و مترجمان خانه تئاتر ایران و نشر افراز برگزار شد.
آرام محضری، رییس کانون، و رحیم رشیدیتبار، نایب رییس کانون، در سخنان کوتاهی انتشار این کتاب را مایه مباهات اهالی تئاتر، بهویژه نمایشنامهنویسان، دانستند و ابراز کردند که تداوم چاپ آثار بزرگان عرصه فرهنگ و هنر برای استمرار جریانهای مؤثر هنری در نسل جدید بسیار حائز اهمیت خواهد بود.
در این بخش پیام کانون نمایشنامهنویسان و مترجمان خانه تئاتر توسط رحیم رشیدتبار خوانده شد:امروز در این آیین فرخنده گرد آمدهایم تا شاهد رویدادی مهم و دلنشین باشیم. پردهبرداری از نمایشنامههای استاد عبدالحسین زرینکوب!
نام دکتر عبدالحسین زرینکوب برای هر ایرانی که دل در گرو تاریخ، فرهنگ و ادب این سرزمین دارد؛ نامی آشنا و ارجمند است. قلم استوار؛ اندیشهی روشن و نگاه نقادانه؛سه ویژهگی درخشان در آثار استاد زرینکوب است.
اما مگر استاد زرینکوب نمایشنامه هم نوشتهاست؟!! زرینکوبِ نمایشنامهنویس؟!
عبدالحسین زرینکوب، هر اهل فرهنگ و ادب را با نوشتن نمایشنامه شگفتزده میکند! بهراستی چه ویژگی، چه نکته، چه راز، چهعنصر، چه قدرت و چه جاذبهی جادویی در قالب "نمایشنامه" وجود دارد که خالق "دو قرن سکوت " و "پلهپله تا ملاقات خدا" را وسوسه میکند تا اندیشهاش را در این ظرف نیز بریزد و پیشروی مخاطب خود قرار دهد؟! راز نهفتهی نمایشنامه چیست؟ شگفتا نمایشنامه! شگفتا انتخاب، قلم و اندیشهی زرینکوب!
آیین رونمایی از نمایشنامههای استاد زرینکوب، تنها ادای دین به یک اندیشمند و نویسندهی بزرگ نیست؛ بلکه فرصتی است مغتنم برای بازخوانی یک میراث گرانبها. میراثی که میتواند نسل امروز را با ریشههای اندیشه و هنر این سرزمین پیوند دهد.
کانون نمایشنامهنویسان و مترجمان خانهیتئاتر افزونبر ارجنهادن به مقام والای استاد عبدالحسین زرینکوب؛ رونمایی از نمایشنامههای این بزرگمردِ تاریخ، فرهنگ و ادب را فارغ از هرگونه داوری نسبت به ساختار، زبان و قابلیتهای نمایشی، رخدادی نیکو و باز کردن دریچهای تازه بهسوی جهان اندیشه؛ تاریخ و فرهنگ میداند و اعلام میدارد این کانون بر حسب وظیفهی ذاتی صنفی خود؛ همواره همراه و پاسدار آثار مستقل، فرهنگمحور و اندیشهورز در حوزهی ادبیات نمایشی است.
از همهی عزیزانی که در آمادهسازی این کتاب ارزشمندنقش داشتهاند؛ صمیمانه سپاسگزاریم.
زندهباد تئاتر زندهباد نمایشنامه زندهباد اندیشه زندهباد دکتر عبدالحسین زرینکوب
کانون نمایشنامهنویسان و مترجمان خانهتئاتر
28 مردادماه 1404 خورشیدی
شکرخدا گودرزی، نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر، نیز در سخنانی گفت: دکتر عبدالحسین زرینکوب بهعنوان یک پژوهشگر، منتقد ادبی، مورخ و ادیب برجسته و همچنین یک متفکر ایرانی است و به این دلیل بهسمت نمایشنامهنویسی روی میآورد که آن را بستر مهمی برای انتقال اندیشههای خود در خصوص نقد و نقد تاریخ میداند. البته اتخاذ این شیوه توسط صاحبنظران سابقه دیرینه دارد و بسیاری از اندیشمندان از افلاطون گرفته تا سارتر، کامو، کافکا و بسیاری از اندیشمندان دیگر خصوصا قاطبه پدیدارشناسان سعی کردهاند که آرا و اندیشههای خود را در قالب داستان، رمان یا نمایشنامه بیان کنند.
او افزود: عبدالحسین زرینکوب ادعای نمایشنامهنویس بودن ندارد، (هر چند ایشان مترجم یکی از بزرگترین کتابهایی است که درباره تئاتر نوشته شده یعنی فن شعر ارسطو) به همین دلیل است که در آثارش آنها را نمایشواره نامگذاری میکند. نمایشواره، شکلی از نمایشنامه است که بیشتر برای خواندن است نه اجرا. نمایشنامههای دکتر زرینکوب نشان میدهد که تئاتر ظرفیت سترگ و عظیمی برای بیان تاریخ، فلسفه و اندیشه دارد و از دیرباز تاکنون تئاتر توانسته این رسالت خود را حفظ کند.
گودرزی سپس اظهار کرد: مهمترین نکته در آثار دکتر عبدالحسین زرینکوب استفاده اندیشمندانه از دیالوگ است یعنی گفتوگویی که در آن چالش یا درگیری وجود دارد. ما بهدرستی میدانیم که اساس و بن هر نمایشنامهای مبتنی بر همین تضاد و به چالش کشیده شدن موافق و مخالف در یک اثر درماتیک است. ما بهعنوان وارثان اندیشههای زرینکوب این تقابل و کشمکش را در آثار ایشان میبینیم و اندیشههای او گاه بهشکلی مانیفستگونه از جانب شخصیت اصلی بهشکلی کاملا مشخص و حانبدارانه بیان میشود.
درونمایه اصلی این آثار ارزشمند، توجه به انسان، کرامت انسانی، عدالت، آزادی و علاقه او به ایران است.
گودرزی در بخش دیگری از سخنانش به خاطرات دوران نوجوانی و جوانی خود پرداخت و به نقش ارزشمند دکتر زرینکوب در سوق دادن او به هنر اشاره کرد.
بهروز محمودی بختیاری، مدرس و مترجم تئاتر، نیز به اهمیت نوشتن نمایشنامه در میان بزرگان فرهنگ و ادب پرداخت و گفت که بسیاری از داستاننویسان و پژوهشگران برجسته ایران در میان آثار خود نمایشنامه نیز نوشتهاند و این امر خود دلیلی بر اهمیت موضوع است.
در ادامه مراسم، میزگردی با حضور روزبه زرینکوب، اردشیر صالحپور، محمد روزبهانی و اعظم کیانافراز درباره این اثر برگزار شد.
در ابتدا اعظم کیانافراز، مدیر نشر افراز، ضمن ابراز خرسندی از انتشار این اثر وزین نمایشی در نشر افراز که ناشر تخصصی ادبیات نمایشی است، آن هم از نویسنده دو قرن سکوت و پلهپله تا ملاقات خدا، آن را مایه مباهات دانست، و از دلایل انتشار این کتاب و برگزاری این برنامه در این برهه مهم تاریخی گفت.
او در ادامه بیان کرد: امروز افتخار داریم از کتابی رونمایی کنیم که جایگاهی ویژه در ادبیات نمایشی ما دارد: نمایشنامههای تاریخی عبدالحسین زرینکوب. پژوهشگری که شاید بیشتر با تاریخ و ادبیات شناخته شود، اما میراث دراماتیک او، بهویژه در شناخت ساختار و روایت در نمایشهای تاریخی، شایسته توجهی دوباره است.
کیانافراز افزود: استاد عبدالحسین زرینکوب چهرهای شاخص در حوزه تاریخ و فرهنگ ایران است و کمتر به نمایشنامههای او پرداخته شده. انتشار این کتاب تلاشی است برای بازخوانی آن بخش از کارنامه او که پیوند مستقیمی با تئاتر و تاریخ نمایشی ما دارد. قصدم از رونمایی همزمان جادوی صحنه، زندگی تئاتری استاد عزتالله انتظامی، و نمایشنامههای تاریخی دکتر زرینکوب، آن بود که بدانیم: روایتِ دقیق، وفادار و انسانی از تاریخ، چه در قالب نمایشنامه و پژوهش نمایشی و چه در زندگینامه مستند یک هنرمند، میتواند چراغ راه فردا باشد. بهعنوان مدیر نشر افراز، باور دارم این اثر میتواند هم برای پژوهشگران و هم برای علاقهمندان تئاتر و ادبیات تاریخی، دریچهای تازه بگشاید. امیدوارم حاصل این کوشش بتواند گامی کوچک در مسیر شناخت و حفظ میراث فرهنگی ایرانمان باشد.
او در سخنانش به رونمایی دو کتاب «جادوی صحنه» و «نمایشنامههای تاریخی عبدالحسین زرینکوب» که قرار بوده ۳۱ خرداد در موزه سینما برگزار شود اشاره کرد و ادامه روند این رونمایی را توضیح داد. او همچنین بر اهمیت بازخوانی دقیق و درست تاریخ، ضرورت حضور روشنفکران و اهالی فرهنگ و هنر در این مقطع حساس و یکپارچگی ایران تأکید کرد.
این ناشر سپس به موضوعاتی چون وضعیت نشر، سانسور، خط قرمزها، لیستهای سیاه در هر دوره و نیز مهاجرت هنرمندان طی چند دهه اخیر پرداخت و از آسیبهایش گفت و پیامدهای شکاف نسلی ناشی از این مهاجرت را یادآور شد؛ شکافی که باعث شده نسل جدید بسیاری از بزرگان فرهنگ و هنر را نشناسد. او با طرح این پرسش که «چند درصد از نسل امروز بازیگر بزرگی چون استاد عزتالله انتظامی را میشناسند؟» بر ضرورت معرفی این بزرگان به نسل جدید تأکید کرد.
کیانافراز در ادامه گفت: و نیز امیداریم هرچهزودتر شرایط برای برگزاری رونمایی دو کتاب تئاتر ایران در گذر زمان و جادوی صحنه فراهم و برگزار شود، که مهمترین مجموعه نشر افراز همین است و در کل از کتابهای مهم عرصه فرهنگ و هنر ایران است اما فعلا برای رونماییشان باید منتظر باشیم.
او افزود: اگر تصمیم داریم کتاب جادوی صحنه را با حضور دو بازیگر معاصر و از شاگردان استاد حمید سمندریان، که مقدمه کتاب را نوشتهاند، رونمایی کنیم، به همین دلیل است؛ چون متأسفانه نسل امروز امثال استاد انتظامیها را که سالیان سال برای فرهنگ و هنر این سرزمین زحمت کشیدند آنطور که باید نمیشناسد. این وظیفه بازیگران نسل بعدی مانند حامد بهداد و محمودرضا رحیمی است که چهرههایی چون انتظامی را به نسل جدید معرفی کنند.
کیانافراز با اشاره به جایگاه فرهنگ و هنر در حفظ هویت ملی گفت: یکی از مهمترین مسائل امروز، حفظ یکپارچگی ایران است. همه ما، چه در داخل چه در خارج، اگر واقعاً دلسوز کشورمان هستیم باید برای ایران تلاش کنیم. اهالی فرهنگ و هنر میتوانند بسیار تأثیرگذار باشند. خواندن دقیق و درست تاریخ اهمیت فراوانی دارد و نقش روشنفکران در بزنگاههای تاریخی، که امروز یکی از مهمترین آنهاست، بسیار حیاتی است.
در ادامه، او ضمن قدردانی از کانون نمایشنامهنویسان و مترجمان خانه تئاتر که زمینه برگزاری این نشست را فراهم کردند، گفت: نشر افراز پس از چند سال، بنا به ضرورت زمانه، دوباره برنامهای برگزار کرده است.
کیانافراز به همکاریهای مستمر کانون نمایشنامهنویسان با این نشر از دهه ۸۰ اشاره کرد و یاد محمد یاراحمدی، محمد یعقوبی و محمود استادمحمد را گرامی داشت.
او با مرور خاطرات آن سالها گفت: در دهه ۸۰، هفتهای چندین جلسه شعر، داستان و تئاتر در دفتر نشر افراز برگزار میکردیم، اما از سالهای ۹۷ و ۹۸ تاکنون، به دلیل شرایط موجود، چنین نشستهایی برگزار نکردیم. اما امروز، پس از سالها و بنا به ضرورت زمانه این برنامه را برگزار کردیم.
کیانافراز در پایان سخنانش ضمن تشکر از کسانی که در انتشار این کتاب نقش داشتند ادامه داد: و نیز از شما اهالی تئاتر سپاسگزارم که همیشه همراه افراز هستید، که بهقول محمود استادمحمد عزیز افراز خانه ما تئاتریهاست.
در ادامه محمد روزبهانی که کار تألیف و گردآوردی این کتاب را انجام داده است، گفت: دکتر عبدالحسین زرینکوب از نوادر روزگار ماست، احاطه ایشان در اکثر حوزههای علوم انسانی، از گستردگی آثار ایشان کاملا هویداست. وی در بسیاری از حوزههای علوم انسانی، بهویژه تاریخ و ادبیات، صاحبنظر است. بااینحال، توجه و علاقه دکتر زرینکوب به ادبیات نمایشی و داستاننویسی – بهعنوان شاخههای ادبیات – کمتر مورد توجه صاحبنظران و اهالی هنر نمایش قرار گرفته است. بر این اساس جا دارد که پژوهشگران با تأمل بیشتر در این آثار از آنها بهره برده و طالبان را به فیض برسانند. اینجانب بهواسطه علاقه به تاریخ و ادبیات نمایشی از یک سو، و اهتمام ویژهام به امر آموزش تاریخ از طرف دیگر، از سالهای گذشته با نوشتن مقالاتی درباره دکتر زرینکوب، سعی کردهام قدری از فعالیتهای علمی ایشان را در زمینه ادبیات نمایشی تاریخی آشکار کنم. کتاب «نمایشنامههای تاریخی دکتر عبدالحسین زرینکوب» دنباله آن تلاشهاست.
روزبهانی افزود: در آثار دکتر زرینکوب، در زمینه ادبیات نمایشی و نمایشنامههای تاریخی، مطالب بسیار ارزشمندی وجود دارد که به ما کمک میکند تا هم به زوایای پنهان شخصیت ایشان پی ببریم و هم عمق درکشان از ادبیات نمایشی تاریخی و کاربرد آن در درک تاریخی را دریابیم. متون نمایشی تاریخی زرینکوب، که متکی به دانش پیشینی و یک مبنای نظری تاریخی و اساطیری قوی هستند، میتوانند برای نمایشنامهنویسان الگویی مناسبِ نمایشنامهنویسی و برای معلمان تاریخ و ... بهعنوان یکی از منابع آموزش مورد استفاده قرار گیرند. برای مثال، اگر معلم تاریخ و ... بخواهد درباره اسطورهها و افسانهها صحبت کند، نمایشنامه "هاروت و ماروت" مناسب است، و اگر درباره شاهنامه سخن بگوید تفسیر تازهای که ایشان از داستان رستم و سهراب در نمایشنامههای"رستم و سهراب در غزنه" و " گفتوشنودی درباره ابدیت" ارائه دادهاند، میتواند بسیار مفید باشد. با توجه به دو منظرِ فوق، یعنی الگوی مناسب نمایشنامهنویسی و کاربرد آموزشی نمایشنامههای تاریخی، خود را ملزم دانستم که علاوه بر گردآوری نمایشنامههای ایشان در مجموعه پیش رو، ملاحظاتم را درباره این آثار در قالب چند نوشته علمی، که در ابتدا و انتهای کتاب آمده، مطرح کنم.
سپس روزبه زرینکوب، پژوهشگر و مدرس تاریخ و برادرزاده استاد عبدالحسین زرینکوب، مقاله مفصل جامع و کاملی از سیر نمایشنامهنویسی در ایران تا زندگی ادبی و آثار عبدالحسین زرینکوب، ارائه کرد.
او در ابتدای صحبتهایش چنین گفت: از چهار نسل قبل از من خانواده پدریام یعنی خانواده زرینکوب در بروجرد ساکن شدند، اما اصالت ما خوانساری است، اما راستش بهنظرم اصلا مهم نیست، یعنی اینکه ما خوانساری هستیم یا بروجردی اصلا مهم نیست، مهم این است که ما ایرانی هستیم و همه ما به فرهنگ درخشان و نورانی ایران میبالیم و افتخار میکنیم و حتی این مراسم هم که برای بزرگداشت نام و باد استاد زرینکوب است، برای این است که ایشان در جهت بزرگداشت فرهنگ ایرانی سالها تلاش کردند.
او در ادامه صحبتهایش از سیر نمایشنامهنویسی از دوران ایران باستان تا معاصر و پیشگامان نمایشنامهنویسی سخن گفت.
او سپس گفت: استاد دکتر عبدالحسین زرینکوب را اهل علم، بسیاری از ایرانیان و فارسیزبانان، معمولا بهعنوان ادیب، مورخ و محقق میشناسند که البته چنین است و ایدون باد، اما استاد زرینکوب، نویسندهای مبدع، آفرینشگر و صاحبسبک بود که توفیق یافت با تلفیق نثر علمی و نثر هنری گونهای خاص از نثر فصیح فارسی معاصر را پدید آورد، چنانکه برخی از پژوهشگران ایشان را پدیدآورنده نوعی تحقیق روایی و داستانگونه دانستهاند که نمونه عالیترین نثر فارسی دوران معاصر است. میتوان استاد زرینکوب را بک فنومن، پدیدهای خارقالعاده دانست، بهنظرم استاد زرینکوب چنان بود که عمق دانشی بدیعالزمان فروزانفر، جامعیت سیدحسن تقیزاده، ظریفاندیشی محتبی مینوی و خستگیناپذیری سعید نفیسی همه را یکجا در وجود خویش داشت.
روزبه زرینکوب ادامه داد: دکتر عبدالحسین زرینکوب از روزگار جوانی، در حوزههای گوناگونی چون شاعری، داستاننویسی، نمایشنامهنویسی و ترجمه فعالیت کرد. نگارش داستان کوتاه را استاد زرینکوب بارها تجربه کرد، اما دکتر زرینکوب به نمایشنامهنویسی از اواخر دبیرستان علاقه نشان داد و آن را تجربه کرد. میاندیشم چند عامل در پدید آمدن این نمایشنامهها تاثیر بیشتر داشته است. استاد عبدالحسین زرینکوب از روزگار کودکی به شاهنامه حکیم توس عشق ورزید و به قول ایشان، هیچ عشقی بهقدر شاهنامه در تمام عمرش خاطرش را برنیانگیخت.
او در ادامه خاطره استاد عبدالحسین زرینکوب از شاهنامهخوانیاش در ششسالگی در عطاری پدربزرگش را روایت کرد.
در پایایان میزگرد اردشیر صالحپور استاد دانشگاه و پژوهشگر هنرهای نمایشی، چنین گفت: دکتر عبدالحسین زرینکوب بهعنوان ادیبی فرهیخته با گونه نمایش و نمایشنامه آشنایی کامل داشته و ترجمه کتاب «بوطیقای فن شعر ارسطو» زمینه این آشنایی را بیشتر کرده و منجر به نوشتن این چند نمایشنامه شده است.
«نمایشنامهها» و به قول خود ایشان «نمایشوارها» به سبک تئاتر کلاسیک یونان نوشته شده و مهمترین خصیصه نمایشنامههای او وجود «طرح» یا «پلات»های جذاب و محکم است.
صالحپور افزود: نمایشوارههای او در نوع تئاتر «کلازت» یا «خواندنی» هستند که سابقه آن به نمایشنامههای روم باستان و آثار «سنهکا» میرسد. او در مرزامرز «کمدی» و «تراژدی» نمایشنامه مینویسد و آبشخور نمایشنامههای او موجودات آسمانی، اساطیری و گاه تاریخیاند. از میان شش نمایشنامه او بهنظر من اثر «هاروت و ماروت» و «رستم و سهراب در غزنه» جذابتر و دلنشینترند. زبان ادبی او با پشتوانههای غنی ادبی، گاه بسیار فاخر و مستحکم است که به غنای دراماتیکی زبان نمایشی آثار کمک میکند. او سعی دارد تا پیوند میان نسل نو و قدیم و حکمت قدیم را در منظری جدید به زبان نمایش ابراز دارد که مضمون و پرداخت اصلی کارهای او نیز از چنین ویژگیای برخوردار است.
در این قسمت برنامه اعظم کیانافراز، بخشی از متن نمایشنامهی «گفتوشنودی در باب ابدیت ایران» را که گفتوگوی فردوسی با رستم است را خواند.
گفت و شنودی در باب ابدیت ایران
فردوسی (با خودش) - این هم حاصل یک عمر زحمت! انگار همین دیروز بود که در غزنه آن جواب سربالا را به من دادند. بعد از هزار سال هنوز این جواب سلطان دارد توی گوش من زنگ میزند. مرا بگو که این قیمتی در لفظ دری را در پای چه کسانی ریختم ! سی سال زحمت... سی سال خون دل بهخاطر یک کتاب، بهخاطر همین شاهنامه... و تازه عوض مزدش بیایند و توی روی آدم از قول سلطان بگویند که شاهنامه خود هیچ نیست مگر حدیث رستم و اندر سپاه من هزار کس چون رستم هست... هزار کس چون رستم... و حالا هزار سال هست که من از اینجا، از فراز این دخمهای که سالهاست استخوانهای فرتوت من آرامش خود را در غبار نمناک آن یافته است. رفت و آمد تمام قافلهی تاریخ را دیدهام و هنوز یک رستم هم پیدا نشده است. حتی سالها و قرنها پیش از من و محمود هم در تمام تاریخ یک رستم، یک رستم دیگر قدم به عرصه هستی نگذاشته بود. از همان وقتی که پهلوان سگزی به خدعه برادر هلاک شد هزارها سال بر دنیا گذشت و هرگز یک رستم به دنیا نیامد. اسکندر با آن یال و کوپال تمام شرق و غرب را زیر پا آورد و نتوانست خاطرهی رستم را احیاء کند در تمام سپاه اردشیر و بهرام و شاپور و خسرو نیز هرگز آفریدهای مثل رستم پدیدار نشد. حتی عربها هم که آمدند یک رستم قد راست نکرد که سرزمین آریاها را از این تازیان دیوچهر برهاند. درست است که یک رستم وجود داشت اما آن فقط یک نام بود. در سپاه خود محمود هم «رستم»ها فقط کارشان این بود که در سند، در مولتان، و در هر جا که ممکن میشد به مردم بیدفاع بتازند، اندوختهی معبدها را تاراج کنند، و جز طلا که برای خودشان مقدسترین چیزها بود، هیچ چیز دیگر حتی روح انسانی را محترم نشمارند. بعد از محمود باز دنیا شاهد ماجراهای بسیار شد و شاهد کشمکشهای بسیار. چنگیز آمد و از کنار دیوار چین تا کرانه سند زندگی ملیونها انسان را در سیل خونی که راه انداخت غرق کرد. سرداران او هم شاید از اینکه خویشتن را «رستم» بخوانند ابائی نداشتند اما کارشان در حقیقت، چیزی جز خدمت به مرگ، خدمت به انهدام،و خدمت به اسارت انسان نبود....
در پایان جلسه با حضور سخنرانان و جمشید جهانزاده، مراسم رونمایی کتاب برگزار شد.
این جلسه با حضور رضا مردانی، مدیرکل هنرهای نمایشی، استادان، پیشکسوتان و هنرمندان تئاتر، بهویژه اعضای کانون نمایشنامهنویسان و مترجمان خانه تئاتر برگزار شد.
همچنین اصغر نوری، شاهد الفت و مهدی همتی از اعضای هیأت مدیره و نیز فرزانه نشاطخواه، جمشید جهانزاده، کیوان نخعی، محسن حاجییوسفی، هومن نحفیان، ژاله کاظمی، مهدی جواهرپور، شهرام ابوالقاسمی، خلیل اسماعیلی و... در این مراسم حضور داشتند و اجرای برنامه بر عهده فرشید قلیپور، دیگر عضو هیأت مدیره، بود.
انتهای پیام
لینک خبر: isna.ir/xdTXMf